به رنگ آسمان

نسخۀ پشتیبان

به رنگ آسمان

نسخۀ پشتیبان

دوشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۱۸ ق.ظ

توجه به ساختار هنری در تلاوت قرآن کریم


۹۳/۰۳/۲۷


غرض و مخلص کلام ما (خلاصه‎ی قسمت‎های قبل) :

در چند یادداشتِ اخیر به «هنر تلاوت قرآن کریم» یا «تلاوتِ قرآن به مثابه‎ی یک اثر هنری» فکر کردیم. یعنی تمرکز کردیم بر اهمیتِ «توجه به ساختارِ هنری قرائت قرآن». در یادداشتِ «در جست و جوی قرائت ایرانی از قرآن کریم _ بخش دوم» به دو مسئله توجه کردیم. یکی نفسِ موضوع «موسیقی و ملودی» و دیگری بحث «تقلید و نوآوری».



غرض و مقصود ما در این یادداشت:


در این یادداشت نیز در راستای همان «توجه به ساختار هنری در تلاوت قرآن» یا «تلاوت هنرمندانه‎ی قرآن کریم» می‎خواهیم به اهمیتِ «نگاه ساختاری به معنا، در تلاوت قرآن» و «تناسب ساختار و معنا (پیام و پیکره) در تلاوت قرآن» توجه کنیم.

یعنی چی؟ کم‎ترین چیزی که می‎توان گفت این است: ما معتقدیم وقتی یک قرائتِ هنرمندانه و زیبا داریم که قاری حواسش باشد که دارد چه می‎خواند! در غیر این‎صورت قرائت قرآن کریم تبدیل می‎شود به کارگاهی برای تمرینِ موسیقی عربی آن‎هم با تقلید از مدِ روز. یعنی وضعیتی که اکنون گرفتار آنیم. و این (جدا از اینکه شأن و حق قرآن عزیز نیست) مغایر و مخالف با اصول هنر و زیبایی‎شناسی است. قاری یعنی کسی که «قرآن» را می‎خواند، که متن قرآن را به رخ می‎کشد، نه یعنی کسی که موسیقی عربی تمرین می‎کند. این سخن وقتی به ساحت هنر می‎رود منجر به تناسبِ ساختار موسیقایی تلاوت با متن و محتوای آیات می‎شود. مثلا: در ختم‎ها سوره الرحمن می‎خوانند. نمی‎دانم چرا ولی بالاخره مرسوم است. یک‎بار وسط شور هیئت در ظهر عاشورا قاری آمد قرآن بخواند، الرحمن خواند. بعد در جشن فارغ التحصیلیِ رشته فلسفه هم قاری آمد الرحمن خواند. اخیرا در آغاز یکی از جلسات کاری هم قاری آمد الرحمن خواند. این یعنی همان چیزی که ما از آن می‎ترسیم. یعنی پرهیزِ مطلق از توجه به معنا. یعنی فاتحه‎ی معنا و ساختار را یکجا خواندن.

اولین مرحله‎ی توجه به معنا _که اگر انجام گیرد قرآن وارد متنِ زندگی ما می‎شود و در زندگی ما معنا می‎شود_  از بعد «اجتماعی» است و آن مسئله‎ی انتخاب سوره و آیه به تناسبِ مجلس است. یعنی همینکه قاری در ظهر عاشورا به جای الرحمن خواندن و ختم گرفتن برای امام حسین، می‎تواند آیاتی را بخواند که خود حضرت سیدالشهدا پس از شهادت خواندند. یا قاریِ مراسم فارغ‎التحصیلی رشته فلسفه می‎تواند آیاتی را بخواند که مربوط به «حکمت» است. یا قاریِ یک جلسه اداری هم به همین نحو مثلا آیات متناسب با کار  و تلاش و جهاد و... را بخواند. این بسیار بدیهی است و برای ما هم باید بسیار بدیهی باشد. این یعنی ما می‎فهمیم چه داریم می‎گوییم. این یعنی احترام به شعور خودمان.

مرحله‎ی دومِ توجه به معنا دیگر «اجتماعی» نیست و صرفا «هنری» است و شاید از لحاظ ذاتی بر مرحله‎ی قبلی تقدم داشته باشد؛ و آن انتخابِ لحن و موسیقیِ متناسب با معنای آیه است. این مرحله مرحله‎ای است که به شدت تعیین کننده‎ی میزان هنری بودن اثر هنری ما است. مثال: اینکه قاری، آیاتِ عذاب را شاد نخواند. آیات تبشیر را غمگین نخواند. اینکه اصلا درکی از غمگینی، شادی، شور، حماسه، اضطراب و دیگر معانی و عواطف داشته باشد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی