به رنگ آسمان

نسخۀ پشتیبان

به رنگ آسمان

نسخۀ پشتیبان

۱ مطلب با موضوع «موسیقی :: حسین فخری» ثبت شده است

۹۳/۱۰/۱۲

 

 

یا: «سلام بر حسین فخری»

 

پژوهشی در بابِ «ماندگاریِ نوحهخوانیِ حسین فخری» و «نوحههای ماندگار حسین فخری»
 

 
حسین فخری

 

پیش در آمد

سال ۱۴۹۳، یعنی صد سال پس از این، آن هنرور و پژوهشگر بزرگ موسیقی با دانش فراگیر و جدیّت خدشه‎ناپذیرش به این نتیجه می‎رسد که در موسیقیِ آیینی نیز مانند دیگر بخش‎های موسیقی ایران، آثار هنری بشکوه و هنرمندان موثر و شگرفی هستند که برای پیدا کردنشان و گوش دادن آثارشان ارزش پژوهش و وقت گذاشتن بسیار وجود دارد. او در پژوهش موسیقی غیرآیینی یاد گرفته بود که باید نام‎ها و قطعات و پوشه‎های بسیاری را با بررسی فقط یک نمونه‎شان دور بریزد و حذف کند تا وقتش تلف نشود. بس که مبتذل‎اند یا سست و ضعیف، یا تکراری و مقلّد. در پژوهش موسیقی آیینی و نواها و آواهای مذهبی ایرانی نیز چنین است. آن هنرمندِ دانشمند، خروار خروار آثاری را که اتفاقا مدّ نظر رسانه‎ها و مورد نظر جامعه و تبلیغاتش در دوران قدیم بودند را باید دور بریزد تا بتواند گوهرهای درخشان همان دوران را باز یابد. این حجم وسیع آثار ضعیف و مقلد و مبتذل، همه زنگاری هستند بر آیینۀ هنر اصیل.

سال ۱۴۹۳، خداهمه‎مان را بیامرزد.

 

پیش در آمد ۲

شاید بهتر بود ابتدا از مرحوم «جهان‎بخش کردی‎زاده» (معروف به «بخشو»)  یا حتی مرحوم «ناخدا عباس دریانورد» یا آیینِ عزاداریِ هنرمندانۀ بوشهر یا کلا سنتِ عزاداری جنوب ایران آغاز می‎کردیم. با این‎حال طبق روال سنوات گذشته، غنیمت شمردنِ حال (یعنی «هنرمندِ زنده») را مقدم شمردیم و انشاالله در فرصت دیگری به مرحوم بخشو می‎پردازیم.

 

درآمد

حسین فخری، مداح هنرمندِ خرّمشهری است که همه هم صدایش را شنیده‎اید هم ملودی‎هایش را، حتی اگر نامش را نشنیده باشید.

 

 پیشینۀ پژوهش

هیچ سایت رسمی یا معتبر یا حتی آرشیو کاملی از موضوعِ این یادداشت (حسین فخری و نوحه‎هایش) در اینترنت وجود ندارد. درمورد «کتاب» و «لوح فشرده» نیز اوضاع چنین است. نگارنده در طی این سال‎ها برای شنیدن آثار ایشان به چند وبلاگ مراجعه می‎کرده که از آن میان یکی دو وبلاگ نیز تاکنون حذف شده‎اند و دیگر وبلاگ‎ها هم آرشیوشان نه کامل است نه با کیفیت. به‎نظر می‎رسد بهترین وبلاگی که در این زمینه هنوز دارد فعالیت می‎کند وبلاگِ «دانلود نوحه های حاج حسین فخری فخر خرمشهر» است. از خوبی‎های این وبلاگ این است که در آن تقاضا شده هرکس نوحه‎ای از آقای فخری دارد در اختیار  وبلاگ قرار دهد، تقاضایی که بسیار هم اجابت شده است. بیشتر نوحه‎هایی هم که در این یادداشت می‎شنوید را از آنجا انتخاب کرده‎ام. پس از این وبلاگ، صفحاتی از سایت‎هایی مثل «تبیان» نیز قابل توجه هستند.

 

هدف پژوهش

اینکه بنشینیم دور هم گریه کنیم.

 

رشد و درخشش هنرِ مذهبی، بهخصوص نوحهخوانی و عزاداری در ایران

در سی‎چهل سال اخیر، هنر حماسه‎خوانی و نوحه‎خوانی و آیین دیرینِ عزاداری برای اهل بیت (علیهم السلام) رشد و گسترش و درخشش بسیاری پیدا کرده‎است. از لحاظ کمی، این درخشش از حدود سی‎چهل سال پیش آغاز شده و تا هنوز با قدرت در حال تداوم است، اما از لحاظ کیفی پس از آن درخشش اولیه و انقلاب بزرگ هنری، در دهۀ اخیر افت قابل ملاحظه‎ای را می‎بینیم و دیگر کمتر شاهد درخشش‎هایی از جنس اتفاقات بیست‎سی سال پیش هستیم. حداقل در آغازگران راه. این اتفاق عینا درمورد موسیقی سنتی ایرانی هم افتاده است که در مقامی دیگر قابل بررسی است.

آنچه مشخص است این است که سوای تاثیر رشد و پیشرفت تکنولوژی و ابزارهای رسانه‎ای؛ این حرکتِ درخشانی هنری و مذهبی به برکت انقلاب اسلامی آغاز شد. پس از پیروزی انقلاب دو اتفاق در ایران (ابتدائا، و سپس در بسیاری از کشورهای منطقه) افتاد که این حرکت را ایجاد کرد. گفتنی‎ست که اگر انقلاب نبود، آن  «رشد و پیشرفت تکنولوژی و ابزارهای رسانه‎ای» هم کاملا در اختیار فرهنگ دیگری قرار می‎گرفت. و اما آن دو اتفاق:

نخستین اتفاق، ایجاد نشاط و انگیزه‎های قوی دینی و مذهبی پس از یک سرخوردگی طولانی در جامعه ایران بود. چه اینکه جدا از محدودیت‎ها و ممنوعیت‎های رضاخانی و دین‎ستیزی‎های آشکار حکومت پهلوی، فرهنگ ایرانی به دستِ دو گروه که از سوی بیگانگان پشتیبانی می‎شدند در حال ویرانی بود. یکی برنامۀ فرهنگی سلطنت پهلوی بر پایۀ ابتذال، انفعال و غرب‎زدگی بود که از سوی غربی‎ها مخصوصا آمریکا و اسرائیل با مدیریت ماسون‎ها و بهایی‎ها هدایت و مدیریت می‎شد (چیزی که لازمۀ بقای پهلوی‎ها بود). دیگری فرهنگِ دین‎ستیز، دروغ‎گو، مدعی و غرغروی چپی‎ها (مارکسیست‎ها، توده‎ای‎ها و...) بود که از سوی اتحاد جماهیر شوروی حمایت می‎شد. خانواده، هنر، فکر، فرهنگ و آیین ایرانی از یک سو در کافه‎های چپ نشینان دود می‎شد و از سویی در بزم عرق درباریان نجس. با اینحال، انقلاب اسلامی آمد و کاسه کوزۀ این دو تا لاشخور را تا جمع کرد. (البته صرفاً کاسه کوزۀ رسمی‎شان!)

دوم: پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تازه استعدادهای پراکنده، تک‎نوازها و هیئت‎های پرت افتاده و گوشه‎نشین در سراسر کشور همدیگر را پیدا کردند. صدای هم را شنیدند و توانستند صدایشان را به مردم برسانند. این، دو فایده داشت، یکی تقویت و تداوم همان انگیزه که در بالا ذکرش رفت و دیگری توانِ استفاده از تجربه‎های همدیگر و موفق‎تر. این مخصوص هنرهای مذهبی نیست، شامل همه هنرها و حتی صنایع است. یعنی مثلا فلان صنعت قبل از انقلاب فقط در یک شهر بود، پس از انقلاب شهرهای دیگر هم توانستند به این صنعت خاص دست پیدا کنند. شرح این بحث هم در جای دیگر باید انجام بگیرد.

به همین خاطر است که به جای متحجرها، انجمنی‎ها و همه گروه‎ها و افرادی که خود را از طرفداران انقلاب اسلامی خیلی مذهبی‎تر و شیعه‎تر و مسلمان‎تر می‎دانستند، پیشتازان جوان عرصه‎های هنر مذهبی، از جمله عزاداری بر امام حسین (علیه السلام)، همین رهروانِ بی‎ادعای امام خمینی بودند. اینان‎اند که هنر مذهبی امروز را نگین‎اند. مخصوصا اگر دقت کنید این چهره‎های شاخص، عموما از رزمندگان دوران جنگ تحمیلی بودند و کار اصلی‎شان را در آن ایام و در آن مناطق آغاز کردند (منظورم آن‎هایی‎ست که در آن دوران جوان بودند، کاری به بزرگ‎ترها و پیش‎کسوت‎ها که با انقلاب همراه شدند نداریم). از حاج منصور ارضی اهل تهران گرفته تا همه مداح‎های حرفه‎ای کشور در شهرهای شما. از نریمان پناهی که در مناطق جنگی موجی شده است گرفته تا حسین فخری که در همان جبهه و با همان لباس رزمندگی شیمیایی شده است.

 

 
حسین فخری

 

بخش نخست پژوهش: سلام بر حسین فخری

مداح که هیچ، هنرمند به این گمنامی و در عین حال مشهوری نیز سراغ ندارم. او از خواندن در جبهه‎های جنگ مشهور شد و البته گمنام.

حسین فخری از دو جهت مشهور است، یکی به واسطۀ ملودی‎هایی که برای نوحه‎هایش ساخته است، دوم به واسطۀ صدایش. بسیاری از ملودی‎های زیبایی که در عزاداری‎ها شنیده‎ایم ساختۀ فخری است. همچنین بسیاری از نوحه‎های خاطره‎انگیز که شنیده‎ایم هم توسط حسین فخری اجرا شده.

حسین فخری از دو جهت گمنام است، یکی به واسطۀ ملودی‎هایی که برای نوحه‎هایش ساخته است، دوم به واسطۀ صدایش. بسیاری از نوحه‎هایی که از مداحان معروف و غیر معروف می‎شنویم از سبک‎های فخری هستند و ما نمی‎دانیم. جهان و فضای نوحه‎خوانی مثل فرهنگِ موسیقی متداول نیست که سازندۀ یک اثر حقوق مادی و معنوی (به معنای دنیایی‎اش البته) داشته باشد. هم همه نام آهنگساز را مجبور باشند درج کنند، هم برای کارش وجه مالی به او بپردازند. پس طبیعی‎ست ما نتوانیم یک مداح زحمت‎کش و خلاق را از یک مداح کاملا مقلد و تنبل بازبشناسیم.

اما درموردِ صدا هم همین است، به دو علت صدای فخری را (هرچند شنیده باشیم) نمی‎شناسیم. یکی بیگانگی او با رسانه و خودنمایی است. فخری خیلی کم اهل مصاحبه است. فکر نمی‎کنم به‎جز یکی دو مصاحبۀ مکتوب بتوانید چیزی ازش پیدا کنید. فکر نمی‎کنم تا به‎حال میهمان برنامه‎ای در تلویزیون شده باشد. یعنی نمی‎توان گفت فخری اهل اظهار نظرهای سیاسی و جنجالی نیست، چه اینکه او اصلا اهل اظهارنظر نیست!

 از طرفی او اصلا اهل سی‎دی پر کردن و سامان دادن به نوحه‎هایش نیست[1] . زین‎رو خیلی هم کم پیش آمده که در مراسم‎های رسمی پایتخت او را دعوت کنند، یا اینکه دعوت کنند و او هم دعوت بپذیرد. یا اینکه دعوت کنند و او هم بپذیرد و این مسئله تکرار شود!

در همین رابطه بخش عجیب و تکان‎دهنده‎ای از مقالۀ «غلام‎علی رجایی» را بخوانید: «حسین فخری از معدود مداحانی است که نه تنها برای مداحی خود، وجهی دریافت نمی‌کند، بلکه حتی اگر چنانچه پس از برنامه، مبلغی به او هدیه داده شود، علاوه بر برگرداندن آن در مناسبت‌های بعدی، از حضور در آن مراسم خودداری می‌کند. یک بار که با میانجیگری این حقیر برای اجرای برنامه به مناسبتی به حرم امام خمینی دعوت شد و مسئول فرهنگی حرم امام به رسم معهود، مبلغی پول را در پاکتی نهاده و به عنوان تبرک به او داد، در حالی که اشک از دیدگانش جاری بود، پول را برگرداند و از آن پس دیگر کسی نوحه‌خوانی حسین فخری را در حرم امام ندید.»

بخش اول این سخن که مداح برای اقامۀ عزای حضرت سیدالشهدا پول نگیرد و پسش بدهد را می‎توان با تفاسیرِ پیروانِ «دین عقلی» یک‎جوری هم‎آهنگ کرد، اما بخش دوم خاطره، که فخری (این پیروی خمینی در سال‎های دشوار جنگ) دیگر در حرم امام حاضر نشود و خود هم از این بابت گریه‎اش بگیرد، نشان می‎دهد ما با یک آدم عادی مواجه نیستیم.

 

 
حسین فخری و پدرش حسن فخری

حسین فخری در جوانی همراه پدرش حاج حسن فخری

 

دلیل دوم گمنامیِ صدای فخری: اشتباه گرفتن مداح اهل بیت جناب آقای «غلام‎علی کویتی‎پور» با «حسین فخری». این اشتباه گرفتن چند علت دارد.

یکم: صدای فخری و کویتی‎پور به هم شباهت دارد. البته صدای کویتی‎پور تیزتر است و صدای فخری لطیف‎تر. و البته هرچه جلوتر می‎آییم و از جوانیِ این دو مداح فاصله می‎گیریم تمایز صدایشان بیشتر می‎شود.

دوم: خاستگاه فرهنگ مداحی فخری و کویتی‎پور بسیار به هم نزدیک است. هر دو خرمشهری هستند. هر دو تحت تاثیرِ مداحی بوشهری هستند. هر دو پرورش یافته و پیروی فرهنگ انقلاب اسلامی هستند. درخشش هر دو و آغاز کار هر دو در ایام جنگ بوده است. البت هرچه جلو می‎آییم باز این تمایز فرهنگی بیشتر می‎شود. کویتی‎پور بیشتر به سمت پایتخت و مرکز و استودیو و ساز و موسیقی و آلبوم می‎آید (چه اینکه پیش از انقلاب نیز او به‎طور جدی از جوانان اهل موسیقی بوده است). و فخری در همان هیئت، در همان خرمشهر می‎ماند.

سوم: کارهای مشترک فخری و کویتی‎پور. بسیاری از نوحه‎ها را هر دو خوانده‎اند. البته در اکثریت موارد، اول فخری در خرمشهر خوانده، بعد کویتی‎پور در تهران. مثلا نوحۀ معروف «ممد نبودی ببینی...» را نخستین‎بار حسین فخری بر اساس ملودیِ قدیمی بخشو در خرمشهر اجرا کرده است و سپس کویتی‎پور همان را می‎خواند. یا مثلا «یاران چه غریبانه» نخست با شعر شاعری دیگر و ملودیِ ساده‎تری توسط حسین فخری اجرا شده است. بعدها کویتی‎پور با شعر بیگی و ملودی دیگری اجرایش می‎کند. البته از انصاف نگذریم، ملودیِ کویتی‎پور بسیار پخته‎تر و قوی‎تر است. و خوبی کویتی‎پور هم همین است که به مرور ملودیِ جدیدی بر ملودیِ قبلی سوار می‎کرده است که بعضی اوقات از ملودی فخری بهتر می‎شده و بعضی اوقات در برابر ملودی فخری کم می‎آورده. برای مثال «توئی آن غرقه به‎خونی که بزرگ شهدایی» نیز نخستین‎بار توسط فخری اجرا شده است. بعدها کویتی‎پور همین کار را با ملودی و موسیقی «مجید رضازاده» در آلبوم موفق «غریبانۀ۱» اجرا می‎کند که اتفاقا خیلی هم کاری زیبایی شده، ولی اصلا به پای ملودی و اجرای فخری نمی‎رسد. و این یکی از پیروزی‎های خواندنِ بی‎ساز وسط هیئت سینه‎زنی بر خواندن با استودیو و آهنگساز و موزیک و میکس و مسترینگ است! .

این سه عامل باعث می‎شود که همه کویتی‎پور را بشناسند ولی فخری را نه. بالاتر: هنرِ فخری هم به حساب کویتی‎پور گذاشته شود. هرچند به نظر ما فخری هم در تقدم اجرا، هم در مهارت آهنگسازی، هم در زیبایی صدا و قدرت اجرا بر این رفیق همشهری‎اش برتری دارد.

خود فخری در همان مصاحبۀ معروفش در پاسخ به پرسشگر که از او نقل یک خاطرۀ شیرین را می‎خواهد، می‎گوید:

«یادم هست در دانشکده افسری بودم٬ داشتم می‌رفتم جایی که دو سه تا از دانشجویانی که ظاهرا من را می‌شناختند، با من سلام و علیک کردند و با هم دست دادیم؛ اما همین که از آنها جدا شدیم، یکی از آن‎ها به بقیه گفت: شناختینش؟ آن‎ها هم گفتند: نه متأسفانه. گفت: چطور نشناختینش؛ کویتی‌پور بود دیگه!»[2] 

 

 
حسین فخری

 

 بخش دوم پژوهش: چرا صدای حسین فخری در این گنبد دوّار خواهد ماند؟

یکم: همین عنصر خلاقیت و تولید در ملودی و موسیقی. سال‎های قبل یادداشتی نوشته بودم با عنوان «محمود کریمی به مثابۀ یک آهنگ‎ساز» و آنجا این مسئله را بیشتر بازکرده‎ام. لکن چند تفاوت وجود دارد. یک: اصلا شروع نوآوری کریمی (و همه مداحان معروف تهرانی نسل او و نسل‎های بعدی) در نوحه (نه روضه) تحت تاثیر آقا نریمان پناهی است. آقا نریمانی که خود تحت تاثیر حسین فخری است (مخصوصا در «واحد»). دو: در کار محمود کریمی گاهی خط قرمزها رد می‎شود. یعنی چی؟ آن‎سوی خلاقیت و ابداع و نوآوری و اهمیت به موسیقی، ابتذال است. پاپ‎زدگی است. به‎جز نوحه‏‎های خوب و فاخرش، بسیاری از نوحه‎های کریمی قرار است بدیع باشند، ولی عین ترانه‎های پاپ‎اند. سه: کریمی گاهی آنقدر به موسیقی اهمیت می‎دهد که یادش می‎رود اینجا هیئت است! یعنی از حزن و بداهه‎پردازی و مجلس ذکر بودن غافل می‎شود، لذا کارش مصنوعی می‎شود.

اما این بحث‎ها درمورد ملودی‎سازی فخری وجود ندارد. اولا که او آغازگر راه است (یا حداقل از آغازگران). ثانیا، ملودی‎های او هرچقدر هم که بدیع باشند (ضعیف و قوی‎شان) فاخر هم هستند. فخری هرگز ملودی جلف نمی‎سازد و نمی‎خواند. ثالثا: با همه اهمیتی که او نیز به موسیقی، زیبا بودن نظم و اجرا و سینه‎زنی می‎دهد[3] عنصر «حزن» به‎قوت در جای خود حضور دارد.

دوم: عنصر صفا و صداقت. در بعضی از مجالس مداحان تهرانی، مخصوصا مجالس مقلّد (و همچنین مقلدانشان در شهرستان‎ها) عنصر صداقت در حال کمرنگ شدن به نفع تصنّع است. برای مثال، فلان مداح بی‎تمهید لازم یک سطر معمولی می‎خواند، بعد برای اینکه به مخاطب گرم شدن مجلسش را تحمیل کند، شروع می‎کند به فریاد زدن و با دهان گریه کردن در میکروفون. در حالی که در گذشته مرسوم بود مردم با چشم گریه می‎کردند نه با دهان! . نمی‎خواهم با هر نوع گریۀ صداداری مخالفت کنم! (چه کا احمقانه‎ای خواهد بود اگر چنین کنم!) دقت بفرمایید، منظورم گریه‎های الکی، مخصوصا در مورد مداحان جوان، مخصوصا در همان اول مجلس است. به‎جز گریه اصولا مجلس گرم‎کنی‎های زورکی و اغراق‎آمیز به‎نظرم آن دنیا هم بازخواست دارد. از این‎ها که «پس چرا صدات در نمیااااد؟!!»، «ضججججه بزن برای آقا!!» (یعنی «آقا»ی مداح!) ، و کلاً هرچیزی که مخاطب را برای واکنش تحقیر می‎کند (که یعنی اگر الآن داد نزنی پس لابد مشکل اعتقادی داری!). وقتی کارهای فخری را ببینیم و بشنویم مجلس گرم‎کنی که هیچ (مگر گاهی تقاضای نظم) گریۀ دروغین و ادا اطوار و فریادهای «بی‎تمهید»[4] هم که هیچ، حتی گریۀ معمولی و واقعی هم خیلی کم است.

وقتی گوگل را کاویدم، دیدم یکی از طرفدارانِ حسین آقای فخری در وبلاگش از ایشان انتقاد کرده که چرا نوحه‎ها را نمی‎رود مثل کویتی‎پور در استودیو اجرا کند، یا چرا وسط بعضی از نوحه‎ها گریه‎اش گرفته و شیک بودنِ نوحه را خراب کرده!

برادر من! شما یک سر بیا تهران تا بفهمی دنیا دست کیست. ما که هرکه دیدیم اهل گریۀ دروغین بود، در حالی که در کارهای فخری دیدیم خیلی وقت‎ها حتی سعی می‎کند گریه‎اش را کنترل کند! یعنی آنجا که گریه می‎کند مشخص است که دیگر واقعا قابل کنترل نبوده. این مسئله هم زیبایی اثر را خراب نمی‎کند، اتفاقا نشانِ صفا و صداقت اثر است. من اصلا می‎خواهم بگویم کاش فخری کمتر این مراقبت و زهد و کنترل را هنگام نوحه‎خوانی رعایت کند و راحت‎تر باشد. بالاخره مجلس عزاست، نه کنسرت موسیقی. تازه مردم در کنسرت «بداهه» به خودشان این آزادی‎ها را می‎دهند!

سوم: عنصر ادب. فخری اشعار چرت و پرت و توهین‎آمیز نمی‎خواند. برای درآوردنِ اشکِ مردم، مثل این شاعران آیینی و مداحان تهرانی امروزی از خودش «روضۀ اسلشر» در نمی‎آورد. حتی شعرها عموما با زبانِ معیار است نه، محاوره. خطاب‎ها به اهل بیت مودبانه است، نه مثل بعضی از ... بگذریم.

بعضی وقت‎ها حتی می‎بینیم در انتخاب شعر فخری سراغ شاعران بزرگ رفته است. مثلا امسال محرم ایشان شعر مهمِ «ای قوم در این عزا بگریید» سیف فرقانی را خوانده است، چیزی که برای شاعران و اهالی ادبیات خیلی جالب است. یا چند سال پیش شعر قیصر امین‎پور را در شهادت امام علی خواند «این جزر و مد چیست که تا ماه می‎رود» و حتی اسم شاعر را هم ذکر کرد. یا اینکه «کجایید ای شهیدان خدایی» مولوی را برخلاف دیگران به‎طور کامل می‎خواند.[5]

البته که این ادب همانطور که در بخشِ قبل (صداقت و صفا) اشاره شد در رفتار و خصلت‎ها نیز هست (همان پرهیز از ادااطوار و مجلس گرم‎کنی و...)، در ملودی هم هست (همان فاخر بودن و...) در سبک هم هست. فخری هنوز این عنصرِ موهنِ رایجِ «اوپس اوپس» تهرانی‎ها را نگرفته است.[6]

چهارم: تمایز صدا. ما در عرصۀ مداحی هم مثل موسیقی مدگرایی شدیدی داریم. یک نفر که غالب می‎شود، دیگر فقط یا مشابهانش به میدان می‎آیند یا مقلدانش. الآن در خیلی از جاها کسی مداح است که یا صدایش شبیه حاج منصور است، یا صدایش را شبیه حاج منصور می‎کند! ولی آقای فخری این تمایز را به‎جز در ملودیِ نوحه‎ها و سبک عزاداری، در صدا هم دارد. حداقل این است که خودش را نباخته[7]

پنجم: زیبایی صدا : نعمت خدا دادست! کاش بیشتر این صاحبان نعمت سراغ میکروفون بروند! در روزگاری هستیم که پاپ‎خوانان جوان و حتی بعضی از مداحان جوان اصلا این مسائل را متوجه نمی‎شوند.

ششم: وسعت و قدرت صدا و همچنین توانایی در اجرا: از این دو عنصر، اولی هم تا حدی همان «نعمت خداداد» است و دومی اکتسابی و لازمۀ هر نوع خواندنی‎ست. یک خوانندۀ ایده‎آل آن است که هم بتواند در پرده‎های مختلفی بخواند، هم بداند که کی، کجا و چگونه باید در چه پرده‎ای بخواند. نک: توضیح «نوحۀ دشنه بر لب تشنه». بعضی کارهای فخری را که گوش می‎دهم می‎مانم چطور در میانسالی و با حنجره‎ای شیمیایی یک نفر بتواند اینگونه بخواند.

البته شاید هم خیلی نیازی به برشمردن این ویژگی‎ها نباشد. همین حالا می‎توانیم بعضی از نوحه‎های معروف او را در ذهن بیاوریم.  شاید برایتان این پرسش پیش بیاید که کارهای معروفِ حسین فخری که با صدای او یا با صدای مقلدان و پیروانش  شنیده‎اید کدام‎ها هستند: «عمه‎جان اینجا کجاست» + «هر طرف می‎نگرم نیزه و شمشیر است» (این دو را بعدها نریمان پناهی چه‎بسا زیباتر از فخری اجرا کرده است) + «ممد نبودی ببینی» + «یا حسین آنکه...» + «توئی آن غرقه به خون...» (که بعدا کویتی‎پور هم این‎ها را به همین نحو و به نحوی دیگر خوانده) + «من که نه دستی نه آبی نه علم دارم» + « «چه دشوار است پیمودن به هجران تو منزل‎ها» + «خواهرِ من» (این نوحه بعدها توسط «هدایت هاشمی» هم در فیلم «یه حبه قند» خوانده شد!) + ...

 

پیشبینیِ پژوهش

در قرن بعد که انشاءالله مُدِ «حوسین حوسین گفتن» و «روضه‎های بی‎نهایت باز و مکشوف خواندن» و «شعرهای دروغین و اسلشر خواندن» و «شعرهای بی‎ادبانه و لاتی خواندن» و «سبک از موسیقی آن‎ور آبی و این‎ور آبی دزدیدن» و «مجلس‎گرم‎کنی‎های اغراق‎آمیز» به کلی از سرزمین ما از بین رفت، به‎جز پژوهشگر موسیقی، دوستدار روضۀ امام حسین هم در آثار به‎جا مانده از صد سال پیش مشتاقانه به دنبالِ نوحه‎ها و مجالس استاد هنرمند و مداح دلسوخته آقا حسین فخری خرمشهری می‎گردد تا با آن‎ها گریه کند و صفا کند. هرچند امروز در این هیاهوها، او را نه قدر شناسند و نه نام.

 

آرزوی پژوهش

امیدوارم در سال آینده، حسین فخری و حسین فخری‎ها را هم در مجالس عزاداریِ بیت مقام معظم رهبری ببینیم.

و اما برویم سراغِ دانلود.

 

 
حسین فخری

 

شنیدنِ نوحههای زیبای حسین فخری به انتخاب ما

بیشتر این نوحه‎ها را بر اساس معیار «زیبایی» انتخاب کرده‎ام. البته به «تنوع» هم نظر داشته‎ام. فکر نمی‎کنم بهتر از این گزیدۀ من در اینترنت کسی کار کرده باشد! (اصطلاحا: تعریف از خود نباشد!) البته اندکی از نوحه‎ها را هم صرفا بر اساس معیارهایی چون ارزش «تاریخی» یا ارزش «پژوهشی» (یعنی به عنوان شاهدی بر بعضی مدعاهای بالا) آورده‎ام.

نکته یکم: بدیهی است که اکثر این نوحه‎ها «واحد» هستند.

نکته دوم: بعضی از این نوحه‎ها در سبک‎ مداحی قدیمی بوشهری و حتی بازخوانی همان آثار مرحوم بخشو هستند، اما بیشترشان ساختۀ خود فخری و ذیل سبک منحصر به فرد اوست.

نکته سوم: ما سعی کردیم هم بخشی از معروف‎ها را بیاوریم، هم آن خوب‎هایی که خیلی خوبند و شنیده نشده‎اند. این انگیزۀ دوم باعث شد از آوردن همۀ معروف‎ها چشم بپوشیم.

نکته چهارم: بعضی از کیفیت‎ها ضعیف هستند بعضی هم خوب.  دیگر این تقصیر آقای فخری و هم‎هیئتی‎هایشان است!

نکته پنجم: الآن تازه نشستم بخش‎های اول متن هر نوحه را اضافه کردم. بس که دیدم در وبلاگ‎ها شعرها را اشتباه نوشته‎اند.

و اما آن نوحه‎هایی که برای شما برگزیدم:

 

1       یامولای، یا اباعبدالله

بخش اصلی و نخست این قطعه یک نوحۀ عربیِ سوزناک و بسیار زیباست با جمله‎های موسیقایی بلند و متفاوت. بعضی از گوشواره‎ها عینا از زیارت ناحیۀ مقدسه[8] نقل شده است؛ گوشواره‎های دیگر هم بر اساس همین زیارت سروده شده‎اند. متن اصلیِ نوحه هم خطاب به امام زمان است در تسلیت برای عزای امام حسین و همنوایی با ایشان در این عزاداری.

پس متن، یک متنِ مهم است. اما موسیقی و اجرا هم بسیار زیبا و تاثیرگذار و بدیع و خاص است. این نوحه از زیباترین نوحه‎هایی‎ست که در زندگیم شنیده‎ام. به همین خاطر با اینکه عربی است، اولین نوحۀ معرفی‎شده‎است. از آن‎هایی‎ست که دوست می‎دارم با دقت و توجه و تمهید لازم گوش کنم .همچنین در میان آثار حسین فخری خیلی هم معروف نیست. احتمال می‎دهم متنش خیلی قدیمی باشد. چه‎اینکه با همین شعر از باسم کربلایی (مداح عراقی) نیز نوحه‎ای شنیده‎ام. و البته این کجا و آن کجا. نوحۀ باسم خیلی ملودی معمولی‎تری دارد. با مقایسۀ این دو اثر هنر موسیقایی فخری بیش از پیش به‎چشم می‎آید. هرچند زبان اصلی او برخلاف باسم کربلایی عربی نیست.

بخشی از ابتدای شعر:

السلام علی الدّماء السائلات (یعنی: سلام بر آن خون‎های ریخته شده)
السلام علی الشّفاه الذابلات (یعنی سلام بر آن لب‎های خشکیده)

بخش پایانی این قطعه، نوحۀ فارسیِ «بر چشم خدابینت، تیر از چه نشسته» است که این هم بسیار زیباست. البته اینجا به‎صورت کوتاه و حتی همراه با پرش آمده.

دانلود «یامولای، یا اباعبدالله» حسین فخری

 

2       بر چشم خدابینت، تیر از چه نشسته

گفتم شاید کسی پس از گوش دادن قطعۀ قبلی دلش بخواهد نوحه دوم را کامل گوش بدهد، این یک اجرای دیگر است که در پرده‎ای بالاتر، کامل‎تر و سالم‎تر است. هرچند شک دارم کدامشان بهتر است.

بر چشم خدا بینت تیر از چه نشسته؟
برگو سخنی با من از نای شکسته
محبوب خدا عباس، معنای وفا عباس،
آخر علمت در خون افتاده چرا عباس؟

دانلود «بر چشم خدابینت، تیر از چه نشسته» حسین فخری

پ ن : گشتم و یک نسخۀ دیگر هم از این نوحه یافتم:

دانلود «بر چشم خدابینت، تیر از چه نشسته2» حسین فخری

 

3       توئی آن غرقه به‎خونی که بزرگ شهدایی

این یکی از معروف‎ترین، زیباترین و سوزناک‎ترین نوحه‎های حسین فخری است، نیز از فاخرترین و غمگنانه‎ترین نوحه‎های این روزگار. این اجرا هم به‎خصوص بسیار زیباست. این قطعه را سال‎ها پیش دانلود کرده‎ام و یادم نیست از کجا. ابتدا اصلا متوجه نمی‎شدم، ولی بعدها فهمیدم در این قطعه نوحه توسط تنظیم‎کنندۀ نخستین، یک‎بار به‎طور کامل تکرار می‎شود، اما نوحه آنقدر ملودیک و مستدیر است که نه‎تنها به‎چشم نمی‎آید، بله این تکرار دلپذیر و حتی ضروری می‎نماید.

تویی آن غرقه به خونی که بزرگ شهدایی
تو عزیز دل زهرا، تو حسین خون خدایی
سرت از پیکر پاکت که لب تشنه بریده؟
بدنت را که به خاکِ سیه، ای کشته، کشیده؟

دانلود «توئی آن غرقه به‎خون... » حسین فخری

برای مقایسه:

دانلود «توئی آن غرقه به‎خون...» غلام‎علی کویتی‎پور

 

4       یاحسین آنکه دل از غیر تو ببرید منم

این هم از معروف‎ترین نوحه‎های فخری است که مثل نوحۀ قبلی هم فخری و هم کویتی‎پور، با نغمات مختلفی اجرایش کرده‎اند. شاید این اجرا بهترین اجرای فخری از این نوحه نباشد ولی اجرای خوبی‎ست. بخش اوجش بسیار هنرمندانه اجرا شده است. متن شعر از زبان حضرت زینب خطاب به امام حسین است:

یاحسین آنکه دل از غیر تو ببرید، منم
آنکه لاجرعه می مهر تو نوشید، منم
آنکه از شوق به هنگام ولادت چون شمع
عوض گریه در آغوش تو خندید، منم

 

دانلود «یاحسین آنکه...» حسین فخری

برای مقایسه:

دانلود «یاحسین آنکه...» غلام‎علی کویتی‎پور

 

5       چه‎دشوار است پیمودن به هجران تو منزل‎ها

این نوحه هم از معروف‎ترین نوحه‎های قدیمی و خاطره‎انگیز فخری است که در زمان خودش غوغا کرد و شاهکاری از نبوغ محسوب می‎شد. این نوحه برای سوگ امام خمینی در سال ۶۸ با شعر حبیب‎الله معلمی با تضمین حافظ ساخته و اجرا شده است. البته در میانۀ شعر خطاب به امام حسین می‎شود و به نوعی حالِ امت پس از سوگ امام خمینی حواله و مقایسه داده شده است با حال حضرت زینب (سلام‎اله علیها) پس از شهادت امام حسین (علیه السلام). فخری خود دربارۀ شکل‎گیری این نوحه میگوید:

«زمانی که خبر رحلت امام(ره) را شنیدم که داشتم روی رساله امام کار و مطالعه می‌کردم. باور کنید دست خودم نبود٬ پابرهنه زدم به بیابان. خیلی حالم دگرگون بود. اصلا حواسم نبود که خار و خاشاکی به پایم برود یا نرود. دوست داشتم در این شرایط کنار رفقای همرزمم باشم. این شد که سراسیمه رفتم سپاه خرمشهر. تا به آن روز هم باور نمی‌کنید حتی یک بار هم با لباس سپاه مداحی نکرده بودم، ولی آن روز به بچه‌ها گفتم می‌خواهم با لباس رزم سپاه مداحی کنم تا دشمن خیال نکند که چون امام در جمع ما نیست، سپاه هم فاتحه‌اش خوانده شده است. نخست رفتم سراغ آقای حبیب‌الله معلمی و گفتم درباره رحلت امام٬ شعر می‌خواهم که ایشان در کمال ناباوری به من گفتند که من از قبل شعری را انتخاب کرده بودم، چون می‌دانستم می‌آیی سراغ شعر. وقتی شعر را خواندم٬ عجیب به دلم نشست»

چه‎دشوار است پیمودن به هجران تو منزل‎ها
به یادت آنچنان گریم که ماند ناقه بر گل‎ها
ز خون دل کنم رنگین، به راه عشق محمل‎ها
ز دغات ای گل عطشان، شرار افتاده در دل‎ها

 

من می‎خواستم از نقل این نوحه بالکل چشم بپوشم بس که نسخه‎هایش دربِ داغان است. الآن همین نسخه را هم نمی‎فهمم. فکرمی‎کنم مثل نوحۀ تویی آن غرقه به خون نوحه را یکی دوبار اینجا تکرار کرده‎اند، ولی این یکی خیلی پیچیده است.

 

دانلود «الا یا ایها الساقی» حسین فخری

 حسین فخری مداح خرمشهری

6       دشنه، بر لب تشنه

بخش اول و اصلی این قطعه  یکی از بهترین و فاخرترین نوحه‎های سال‎های اخیراست. اجرا مربوط به شب عاشورای سال ۸۹ ساعت ۴ نیمه‎شب است! از طرفی سبک و موسیقی فوق‎العاده و شاهکار است و شعر هم بسیار جالب؛ و از طرفی در این نوحه قدرت صدای فوق‎العادۀ حسین فخری و هنرمندیِ او دراستفاده از این قدرت به خوبی مشخص است. سطرهایی مثل «در خواب | کودک بی تاب» و «خاموش | طفلِ در آغوش» بسیار لطیف و آرام ادا شده‎اند. این دو سطر با سکوت تمام می‎شوند.  در سطرهای بعد پله‎پله پرد و حجم صدا بالا می‎رود. سطر «بیدار | سینۀ تبدار» و «فریاد | اینهمه بیداد» به تناسب بالا و در اوج خوانده می‎شوند، پس از این دو سطر، در سطر بعدی صدا از اوج هم اوج می‎گیرد و ما شاهد یک قدرت صدای استثایی هستیم. علی‎ای‎حال این نوحه واقعا یک اثر هنری شگفت‎انگیز است. اگر حسین فخری مداح امام حسین نبود و مثلا در فرانسه زندگی می‎کرد، فقط به‎خاطر همین یک نوحه خودتان می‎دیدید چه اتفاقاتی برایش می‎افتاد. خاک بر سرِ اکثریتِ قابل توجه وزیران و مدیران فرهنگی این سرزمین، از ابتدا تا کنون. مِن الآن الی قیام یوم الدین.

دشنه، بر لب تشنه
خنجر، بر تار حنجر
در خواب، کودک بی تاب
خاموش، طفلِ در آغوش

بخش پایانی این قطعه، هم نوحۀ «جز دلم کس نکند دلبری با دلبر من» است که آن هم زیباست. (ولی شعرش چندتا غلط وزنی دارد)

دانلود «دشنه، بر لب تشنه» حسین فخری

 

7       من که نه دستی نه آبی نه علم دارم

این نوحه هم از معروف‎ترین و زیباترین نوحه‎های حسین فخری است و ساختار جالبی دارد. من اینجا دو اجرای متفاوت را نقل می‎کنم که تفاوتشان در ساختار موسیقای نیز هست. این از خوبی‎های فخری است که نوحه‎هایش را به مرور زمان به‎رو و پیشرفته‎تر می‎کند. از این دو نسخه، خودم نسخۀ اول را بیشتر دوست می‎دارم.

من که نه دستی، نه آبی، نه علم دارم
دیگر چگونه توان رو به حرم آرم
امان ز بی دستی
امان ز بی آبی

دانلود «من که نه دستی ... ۱» حسین فخری

دانلود «من که نه دستی ... ۲» حسین فخری

 

 

8       بنشین تا به تو گویم زینب

این نوحه هم با ترجیعِ خاص «خواهر من» باز از همان محبوب‎ترین‎ها و کارهای ماندگار حسین فخری در دهه هفتاد است. در آن دهه که از جمله دوران درخشش نوحه‎های مذهبی بود، کمتر نوحه‎ای توانسته بود به این مقبولیت برسد.

آن‎هایی که فیلم «یه حبه قند» آقای میرکریمی را دیده‎اند حتما صحنۀ نوحه‎خوانیِ آقای «هدایت هاشمی» برای گریاندن مادر را به‎یاد دارند. هدایت هاشمی در این صحنه از فیلم همین نوحۀ معروف فخری را می‎خواند، حتی صدایش را هم شبیه حسین فخری می‎کند.

بنشین تا به تو گویم زینب
غم دل با تو بگویم زینب
بعد من قافله‎سالار تویی، خواهر من
دختر حیدر کرار تویی، خواهر من

از این نوحۀ آقا فخری هم نسخۀ کامل و خوبی پیدا نکردم. دو نسخه می‎گذارم، یکی با کیفیت خوب ولی ناقص و دیگری با کیفیت بد ولی کامل‎تر.

دانلود «خواهر من» حسین فخری

دانلود «خواهر من» حسین فخری

برای مقایسه:

دانلود «خواهر من» هدایت هاشمی در یه حبه قند

 

 
یه حبه قند هدایت هاشمی

صحنه نوحه‎خوانی هدایت هاشمی در سینماییِ «یه حبه قند»

 

9       کاروانی دل‎شکسته می‎رسد

یکی از زیباترین، گریه‎دارترین، غریبانه‎ترین و سوزناک‎ترین نوحه‎های جهان و البته از نوحه‎های غریب و گمنامِ حسین فخری. سال اجرا گویا ۸۱ است. این را باید بنشینیم با هم خوب گریه کنیم. برای مادرم هم پخشش کردم، زار زد.

کاروانی دلشکسته می‎رسد
سوگواران است و خسته می‎رسد
غم‎زده می‎آید از راهی گران
بانگ غم می‎آید از این کاروان

دانلود «کاروان» حسین فخری

 

10  حبیبی حسین سلیل الرسول

یک نوحۀ عربی زیبا و بسیار غمگین، که فخری بسیار سعی می‎کند گریه نکند. البته در بیشتر نوحه موفق می‎شود. متن این نوحه نیز به‎گمانم قدیمی است، بیشتر هم عاشقانه و مدح است تا مرثیه و سوگواری.

حبیبی حسین سلیل الرسول
فؤاد علی وروح البتول
لقد لامنی لائم العاشقین
بأنی جننت جنون الفطین
فقلت وفی القلب شوق کمین
بلى قد جننت بحب الحسین

دانلود «حبیبی حسین» حسین فخری

 

11  اربعین آمد

یک نوحۀ فارسی زیبا که فخری بسیار سعی می‎کند گریه نکند؛ ولی اصلا موفق نمی‎شود.

اربعین آمد و زینب به ملاقات آمد
بهر دیدار حسین با چه مکافات آمد
اربعین آمد و خواهر به عزا می‎آید
دختر شیر خدا کرببلا می‎آید

دانلود «اربعین آمد» حسین فخری

 

12  چون می‎روی تشنه تنها سوی میدان

یک نوحۀ عربی فارسی. شاید شروعش به‎نظر گوشِ فارسی خوشایند نباشد، ولی از نیمه‎اش بسیار زیبا شود بسیار هم کوتاه است. من خودم نمی‎فهمم عربیش را.

چون می‎روی تشنه تنها سوی میدان
بنگر چگونه می‎رود از پیکر من جان
خوش می‎روی میدان، جانت به قربانت
خورشید و مه کرده خجل، این چهر تابانت

دانلود «چون می‎روی تشنه...» حسین فخری

 

13  دیده بگشا به روی من، نیمه‎جانم علی اصغر

از نوحه‎های بسیار زیبا، لطیف، و گمنام فخری با ساختاری دقیق و محکم در سبک.

دانلود «دیده بگشا به روی من» حسین فخری

دیده بگشا به روی من، نیمه‎جانم علی اصغر!
چه شد آن غنچۀ لبخند به لبت ای گل پرپر؟
از عطش طفل صغیرم رمقی در تو نمانده
کینۀ خصم چه داغی به دل من بنشانده
مادر زار تو اشک غم به رخسار فشانده
لب خشک تو زند بر دل من شعلۀ آذر

 

این نوحه و دو نوحۀ بعدی به‎نظر برای پایان دهه هشتاد به بعد می‎آیند.

 

14  چونکه خنجر بر حنجری آمد

از نوحه‎های بسیار زیبا و معروف حسین فخری، با اجرا و ملودیِ بسیار درخشان. حاجمید اولین‎بار به من معرفیش کرد گفت روی همین سبک برای امام سجاد ترانه بنویسم. خلاصه اگر حسین فخری مداح نبود و رسما خواننده یا آهنگساز یاحداقل فرانسوی بود!

چون که خنجر بر حنجری آمد
ناله از قلب خواهری آمد
بر زمین افتاده تنی گلگون
از دم تیر و نیزه‎ها پرخون
رو سوی مقتل خواهری محزون
سوی یک نعش بی‎سری آمد

دانلود «چونکه خنجر بر حنجری آمد» حسین فخری

 

15  شیعه زن به سر ز ره وفا

یک کار فوق‎العاده (شاید کار درستی نباشد در هر پاراگراف از نوحه‎ها تعریف کنم! ولی چه‎کنم؟!)

ساختار شعرش یادآور شعرهای قدیمی نوحه‎های آن منطقه است، ولی ملودی‎اش به‎نظرم خیلی خاص و متفاوت است. کمی هم شبیه یکی از ملودی‎های نصرت‎فاتح‎علی‎خان است. فرانسوی که هیچ، قطعا حتی اگر پاکستانی هم بود با نصرت کنسرت مشترک ... بگذریم.

شیعه زن به سر ز ره وفا
به عزای نوگل مصطفی
که بریده شمر لعین، ز کین
سر آنجناب را از قفا

دانلود «شیعه زن به سر» حسین فخری

پ ن: تحقیق کردم، نظر اول درست بود، این کار بازخوانیِ یکی از نوحه‎های قدیمی «ناخدا عباس دریانورد» است. یک اجرای همراه باموسیقی از ایمان میرشکاری هم گوش دادم. قطعا فخری حتی در لحن و ملودی هم بی‎نظر اجرا کرده. در وبلاگی دیدم بالای این نوحه نوشته «راک هندی». (این راک ربطی به آن راک ندارد!) راک و راک هندی از گوشه‎های دستگاه ماهور در موسیقی ردیف‎دستگاهی خودمان است. دیدنِ نام «هندی» تازه ذهن مرا درباره شباهت زیاد این نغمه با آن نغمۀ نصرت‎فاتح‎علی‎خان روشن کرد.[9]

 پ ن 2: طی تحقیق کامل‎تری نسخۀ کامل‎تری از این نوحه را در اینترنت یافتم. گویا همان جلسه هم هست ولی توسط کس دیگری ضبط شده. گویا برای سال ۹۰ . به نظرم همان نسخۀ قبلی از لحاظ کیفیت ضبط و صوت باصفاتر است. ولی این فایل را هم می‎گذارم، چون در این فایل بخشی از شعر سعدی هم هست: «بلغ العلی بکماله...» و همچنین بخش تخلص نوحه به نام ناخدا.

دانلود «شیعه زن به سر» حسین فخری
 

 

 
حسین فخری

16  حسین ای گم‎شده‎ام، ای رودم ای رود

این قطعه ظاهرا قدیمی‎است (شاید دهه هفتاد) و دو نوحۀ کوتاه بسیار بسیار جالب دارد. احتمالا از نوحه‎های قدیمی بوشهری یا خرمشهری است. اولی «نونهال من بیا» است، دومی که خیلی سوزناک‎تر و کوتاه‎تر است «حسین ای گم‎شده‎ام، ای رودم ای رود» است. این دو نوحه خیلی جالب‎اند! هم زیبا هم جالب. هم در ملودی، هم شعر و هم در نوع مشارکت سینه‎زنان در خواندن نوحه. کاش لااقل نسخۀ کاملتری از این نوحۀ دومی پیدا کنیم.

بخشی از شعر نوحۀ اول:

نونهالِ من بیا تا همچو گل بویت کنم
این دم آخر نظر بر روی و گیسویت کنم
همچو نور از دیده‎ام ای نور چشمانم مرو
تا ز مژگان شانه‎ای بر سنبل مویت کنم

دانلود «نونهال من بیا» حسین فخری

پ ن: بعدا این خاطرۀ « حاج صادق آهنگران» از شهادت «شهید سید حسین علم‎الهدی» را دیدم: «همان شب شهادت حسین جمع شدیم و برای عرض تسلیت به منزل پدری او رفتیم.پدر حسین به رحمت خدا رفته بود اما مادرش در قید حیات و از زنانی بود که در عین حالی که حجب و حیای بسیار زیادی داشت یکی از شجاع ترین زنان اهواز به شمار می رفت.با وجود چنین شخصیتی که حتی در بین مردان هم دیده نمی شد او آن شب ناله ی حسینم گم شد ای رودم ای رود سر داده بود. آن شب وقتی این نوا را با سوز ناله می کرد چنان ولوله ای به پا شد که هر کس آنجا بود از زن و مرد و پیر و جوان و با هر مقام و منصب گریه سر داد. فضای عجیبی شده بود. مادر حسین می خواند و همه زار میزدند. »
 

 

17  این سر پر زخون ببین کنار مصطفی

یک بازخوانی موفق از نوحه‎های بوشهری بخشو. دو نوحه دارد، من دومی را با صدای بخشو گوش کرده‎ام. دقت بفرمایید که در اینگونه نوحه‎ها بر غلظت لهجۀ جنوبی‎اش می‎افزاید. برای مثال این نوحه رامقایسه کنید با نوحۀ «دیده بگشا» یا نوحۀ بعدی. الحق و الانصاف فخری بهترین ادامه‎دهندۀ هنر بخشو است.

این سر پر زخون ببین کنار مصطفی
جسم شریفش به زمین سرش به نیزه‎ها
هر چه به جسمت نگرم ای شه سر جدا
زخم تنت بود فزون از ستاره‎ها

دانلود «ای شیعه بر سر زن ماه ماتم از نو به‎پا شد» حسین فخری

 

18  من برای خدا دسته‎گل می‎برم

یکی از نوحه‎های بسیار زیبایی که محرم امسال (۹۳) توسط آقای فخری اجرا شده است. چقدر مطلع شعرش هم زیباست. کلا شعرش خوب است.

من برای خدا دسته‌گل می‌برم
باشد این دسته‌گل غنچۀ پرپرم
هدیۀ داورم خنده کن اصغرم
چهرۀ لاله‌گون می‌پسندد خدا
حنجر غرقه خون می‌پسندد خدا

دانلود «دسته‎گل» حسین فخری

 

19  زینبم خود را به تسلیم و رضا آماده کن

این هم از نوحه‎های خوب امسال است.

زینبم خود را به تسلیم و رضا آماده کن
خویش را بر یاری خون خدا آماده کن
عهد کردی در غم و شادی شوی با من شریک...
(مصرع بعدیش واقعا نامفهوم است!)

 

دانلود «زینبم» حسین فخری

 

20       کجایید ای شهیدان خدایی

این هم از اجراهای محرم۹۳ است و با شعر کامل مولوی.

دانلود «کجایید ای شهیدان خدایی» حسین فخری

 

[1]    برخلاف مداحان جوان و سوسول تهرانی که از اولین روزی که در نوجوانی اشتباهاً با میکروفون هیئت تنها مانده‎اند، فیلم‎هایشان را خودشان سریعاً در پاساژ مهستان توزیع کرده‎اند!

[2]  همانطور که گفتیم خوبی کویتی‎پور این است که حداقل وقتی به عرصۀ انتشار آلبوم وارد شد، بیشتر ملودی‎ها را با کمک آهنگساز تغییر داد. من ایشان را هم بسیار دوست می‎دارم. اینجا منظور نبوغ و همت هنری است البته. بالاخره خیلی به موسیقی مذهبی خدمت کرده است. و این به‎جز خدمتی است که امثال او و فخری و آهنگران در دوران جنگ به «ایران» کردند. دم هر هنرمندی که در دوران دفاع مقدس برای وطنش کار کرد گرم، چه آهنگساز و خواننده، چه مداح، ولی این ملودی‎ها و نغمات بود که مقابل موشک‎های جنگی بعثی و موشک‎های تبلیغاتی آمریکا سپر بود. ایرانیان یاحسین گویان صدام را بیرون انداختند.

[3]  چه‎بسا کریمی این را هم از جنوبی‎ها درس گرفته باشد

[4]  البته که فریادِ به‎جا، به‎جاست!

[5]  احتمال می‎دهم ملودیش هم از خودش باشد. توضیح: برای این شعر مولوی دو ملودی معروف داریم. یکی که برای کامکارهاست و شاهکار است و این که معلوم نیست توسط که ساخته شده ولی همین بیشتر در هیئت‎ها استفاده می‎شود

[6]  همان که اولش با تقلید لهجۀ ترکیِ نریمان «حوسین حوسین» بود و الآن از اوپس اوپس هم گذشته

[7]   مثلا در موضوع کویتی‎پور، که گفتیم در ذات صدا و فرهنگ بسیار هم شبیه هم بودند جبراً، هرچه جلو آمدیم تمایز بیشتر شد

[8]  همانطور که می‎دانید «زیارت ناحیۀ مقدسه» از خاص‎ترین زیارات مروی از معصومین است و بی‎شک سوگوارانه‎ترینشان. این به‎جز اهمیت‎های زیبایی‎شناسانه این اثر است که البته در مقابل شدت اندوه مهم نیستند. این زیارت متن سخن و سوگواریِ امام زمان (عج) خطاب به امام حسین و شهدای کربلاست. درمورد زیارت ناحیه حرف زیاد دارم که در جای خود انشاءالله خواهم گفت. کمترین چیزی که اکنون می‎توان گفت این است که این زیارت هرجایی و در هر شرایطی خوانده نمی‎شود.

[9]  آن نغمه را در آهنگ «هالکا»ی نصرت شنیده بودم و قبلا هم در وبلاگ گذاشته‎ام (هالکا نصرت فاتح علی و دیگر کارهایش و مطالبی درباره‎اش)

 

 

نویسنده: حسن صنوبری

  • من ...