به رنگ آسمان

نسخۀ پشتیبان

به رنگ آسمان

نسخۀ پشتیبان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فلسطین» ثبت شده است

۹۳/۰۵/۲۱

 

یا: «ژولیای مقاومت»

جولیا پطرس جولیا بطرس ژولیا پطرس Julia Boutros

 

یکم: «ژولیا پطرس کیست؟»

خانم ژولیا پطرس (جولیا بطرس _ Julia Boutros)  خواننده‎ی مسیحی‎مذهبِ اهل لبنان است. او امروز نه‎تنها در لبنان، نه‎تنها برای کشورهای عرب‎زبان، بلکه برای بسیاری از پی‎گیرانِ جدیِ موسیقیِ در سراسر جهان و همچنین تمامِ اهل‎حق، غربا، هیئتی‎ها و قلندران این کهکشان، نامی ارزشمند و ستاره‎ای درخشان است.

پیش از اینکه پاسخِ این پرسش را ادامه بدهم بگذارید پرسش دیگری را مطرح کنم:

 

دوم: «وضعیتِ موسیقی در ایران چگونه است؟»

موسیقیِ بومی و باستانی‎مان را که خیلی وقت است به موزه فرستاده‎ایم و آخرین بازماندگانش را هم به زودی خواهیم کشت. در مجموع اکثریتِ غالبِ موسیقیِ پاپ امروز ما مشتی اشباه‎الرجالِ ولارجالِ بینی‎وگونه عمل‎کرده و بی‎سبیل‎اند که نخستین اجراهایشان را در کنار دبیرستان‎های دخترانه آغاز کرده‎اند و هم‎اکنون آنقدر در چهره و حنجره از جنسیت خود دور شده‎اند که اگر پس‎فردا نیروانتظامی ایشان را در وضع نامناسبی با یکی از اُناث ببیند، نه به جرمِ دختربازی، که اشتباهاً به همان جرمی دستگیرشان می‎کند که مجازاتش عذابِ قومِ لوط است.

حال از این قومِ مخنث چه برمی‎آید؟ آیا این‎ها می‎آیند و می‎توانند برای اسلام یا اهل‎حق یا مبارزه یا جوانمردی یا دفاع از مظلوم یا... زهی! این بندگانِ خدا  امروز دیگر دیدنِ سیمایشان هم مفسده و ریبه دارد چه رسد به صوتشان.

موسیقی سنتی‎مان هم پس از مرگِ کسایی و ذوالفنون و لطفی دیگر دارد آخرین نفس‎هایش را می‎کشد. بیشتر یا تصنع و ادای نوآوری (و حرکت به سوی «پاپ») است یا ادعا و تقلیدِ کار قدما (آفرینشِ «ملال»). حتی مخاطبانشان هم بیشتر کسانی‎اند که دوست دارند حس کنند آدم‎های فاخری‎اند و به موسیقیِ فاخری گوش می‎دهند. اجتماعی‎ترین کارهایشان بر اساسِ شعرهای دهه چهل و پنجاه است. یعنی چهل‎پنجاه سالی از جامعه خودشان عقب‎اند. اسم خدا و پیغمبر را هم با قوی‎ترین موتورهای جست‎جو نمی‎توانید در کارشان پیدا کنید. می‎گویید نه؟ این شما و این شجریان: «این‎ها {جمهوری اسلامی} هرگز با هنر کنار نمی آیند، هرگز و هرگز، همچنان که در طول ۱۴٠٠سال با هنر کنار نیامدند{اسلام}» (مصاحبه با بی‎بی‎سی)

 

سوم: «ژولیای مقاومت»
یا «ژولیا پطرس دقیقا کیست؟»

در طی مجموعه حملات اسرائیل به لبنان و مخصوصا در جنگ ۳۳روزه خیلی از هنرمندان از لبنان فرار کردند. رفتند آنجایی که بتوانند هنرشان را عرضه کنند! بعضی‎هایشان هم برای انجام فعالیت‎های بشردوستانه جذب سازمان ملل شدند! اما ژولیا در لبنان ماند. همه می‎دانیم «صرفا عاشقانه خواندن» آسان‎ترین، رایج‎ترین و بی‎هزینه‎ترین کار برای خوانندگان است. اما ژولیا اجتماعی هم خواند، برای کشورش هم خواند، برای مبارزه با دشمنانِ سرزمینش هم خواند. نه الآن یا در جنگ ۳۳روزه. از خیلی قبل‎تر. ژولیا از جوانی و نوجوانی آهنگ‎های ضداسرائیلی می‎خواند. و می‎دانیم که اسرائیل خیلی خطرناک‎تر و جدی‎تر از دیگران در حذف دشمنانش عمل می‎کند. آن هم دشمنان موثر، آن هم دشمنانِ فلسطینی و لبنانی که بغل گوششان‎اند. با اینحال ژولیا پطرس آهنگ‎های زیادی را برای کشورش خواند. خوب هم خواند.

نکته دیگر: ژولیا می‎توانست فقط نوحه بخواند. می‎توانست فقط گریه کند و بگریاند. کاری که بسیاری از اهل تسنن و مسیحیان در شرایط مشابه در طول تاریخ انجام داده‎اند و با این کار به تسریعِ زوالشان کمک کرده‎اند. کاری که شیعه _شیعه‎ی راستین_ بر نمی‎تابد. کاری که السیسی و ملک‎عبدالله از فلسطینی‎ها می‎خواهند: گریه کنید و کفن بپوشید! . کاری که آیت‎الله خامنه‎ای نمی‎خواهد: «مقاومت تنها راه است»، کشورهای خائن عربی به مردمِ لبنان و فلسطین و حتی سوریه می‎گفتند هرچه اسرائیل جلوتر آمد شما عقب‎تر بیایید تا اذیت نشوید!  اما خامنه‎ای اعراب را به چیز دیگری فرا می‎خواند: «انّ فلسطین، هی فلسطینِ من النّهر الى البحر دون التّفریط حتّى بشبر واحد» چون خامنه‎ای فرزند مکتب اوست که می‎فرمود: «ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی فیا سیوف! خزینی» و فرزند او که فرمود: «الا و ان الدعى بن الدعى قد رکز بین اثنتین: بین ‏السلّه والذلّه، و هیهات له ذلک منى، هیهات منّا الذّلّه». اصلا اهمیتِ سیدحسن نصرالله این است که با گفتار و رفتار خویش معارف شیعه و مکتب امام حسین (علیه‎السلام) را به لبنانیان و بلکه به همه اعراب و بلکه به همه جهان آموزش داد. و بلکه به بعضی از فقهای هم‎مذهبش!

ژولیا می‎توانست فقط نوحه بخواند. اما ژولیا در کنار نوحه و گریه و بسیار بیش از این‎ها حماسه خواند. حماسه‎سرایی و رجزخوانی با چشمِ گریان و حنجره‎ی خونین. بیشترین عبارت و مفهومی که در آهنگ‎های ژولیا تکرار شده است «مقاومت» است. اصلا یک نفر باید بنشیند فعل‎های «لن اُسالم»، «لن اُساوم» و «ساُقاوم» را در آهنگ‎های ژولیا احصا کند. بس که زیاد تکرار شده‎اند.

 جولیا پطرس

 

سوم: «ژولیایی که ما می‎شناسیم»
یا «از کی ایرانیان و شیعیان ژولیا پطرس را شناختند و گرامی داشتند؟»

پس از جنگ۳۳روزه و آزادسازیِ جنوبِ لبنان با دستِ پُرتوان و وعده‎ی‎صادق حزب‎الله و سیدحسن نصرالله؛ یعنی در روزهایی که آمریکا، اسرائیل، غرب، سازمان‎های بین‎المللی، بعضی از کشورهای عربی (تا اینجا روی هم رفته: بازندگان جنگ) و حتی بعضی از روشنفکران و مخالف‎خوانانِ لبنان (یعنی همان «اصلاح‎طلب‎هایشان»!) می‎گفتند: «حالا که جنگ تمام شده که دیگر معلوم است حزب‎الله باید خلع سلاح شود!» یعنی روزهایی که حزب‎الله و نصرالله در عین اقتدار، کاملا هم مظلوم بودند؛ موسیقی و ویدئو کلیپی از خانم ژولیا پطرس منتشر شد که تأثیر زیادی بر مردم لبنان، جامعه‎ی عربی و امت اسلامی گذاشت. یعنی ویدئو کلیپِ «احبائی». ماجرا از پاسخِ نامه‎ی سید حسن نصرالله به نامه‎ی تعدادی از رزمندگان حزب‎الله آغاز شد. آنان نامه‎ای شبیه همین نامه‎های عاشقانه‎ی اعلامِ بیعت و وفاداری که رزمندگانِ خودمان به امام خمینی می‎نوشتند به نصرالله نوشتند و سیدحسن هم به ایشان پاسخی شبیه به پاسخ‏‎های امام داد:

أما للمجاهدین فأقول لهم وصلتنی رسالتکم وسمعت مقالتکم، وأنتم والله کما قُلتم، نعم أنتم الوعد الصادق، وأنتم النصر الآتی بإذن الله، أنتم الحریة للأسرى والتحریر للأرض، والحمى للوطن وللعرض وللشرف، یا أخوانی أنتم إصالة تاریخ هذه الأمة وأنتم خلاصة روحها، أنتم حضارتها وثقافتها وقیمها وعشقها وعرفانها ... أنتم خلود الأرز فی قممنا وتواضع سنابل القمح فی دیارنا، أنتم الشموخ کجبال لبنان الشامخة العاتیة على العاتی ...، أقبل رؤوسکم التی أعلت کل رأس، وأقبل أیادیکم القابضة على الزناد، یرمی بها الله تعالى قتلة أنبیائه وعباده والمفسدین فی الأرض، وأقبل أقدامکم المنغرسة فی الأرض... یا أخوانی یا من أعرتم الله جماجمکم... أنتم القادة وأنتم السادة وأنتم تاج رؤوس ومفخرة الأمة، ورجال الله الذین بهم ننتصر ...

خانم پطرس با شنیدنِ این سخنان از تلویزیون منقلب می‎شود و تصمیم می‎گیرد آهنگی را فراهم کند که ترانه‎اش بر اساس همین جملات سیدحسن نصرالله است و خطاب به مجاهدانِ حزب‎الله. جالب اینکه کلیپِ این موسیقی هم در خرابه‎های «بنت جبیل» تهیه می‎شود. این موسیقی همان «احبائی» معروف است.

احبائی! | استمعت الی رسالتکم | و فیها العز و الایمان | فانتم مثلما قلتم: | رجال‎الله فی المیدان | و وعد صادق انتم | و انتم نصرنا الآتی | و انتم من جبال الشمس | عاتیه علی العاتی

احبائی! | بکم یتحرر الاسری | بکم تتحرر الارض | بقبضتکم | بغضبتکم | یصان البیت و العرض | بنات حضاره انتم | و انتم نهضه القیم | و انتم خالدون کما | خلود الارض فی القمم | و انتم مجد امتنا | و انتم ، انتم القاده | و تاج رووسنا انتم | و انتم ، انتم الساده

احبائی! | اقبل نبل اقدام | بها یتشرف الشرف | بعزه ارضنا انغرست | فلا تکبو و ترتجف | بکم سنغیر الدنیا | و یسمع صوتنا القدر | بکم نبنی الغد الاحلی | بکم نمضی و ننتصر

 

 

تماشای بخشی از فیلمِ نامه‎ی سید حسن نصرالله به مجاهدان حزب‎الله در جنوب

دانلودِ آهنگِ احبائی ژولیا پطرس (MP3)

تماشای ویدئوکلیپِ احبائی ژولیا پطرس

 


 

 

چهارم: «ژولیای موسیقی»

JuliaBoutros جولیا بطرس و زیاد بطرس
ژولیا پطرس و برادرش زیاد پطرس در جوانی

ژولیا پطرس (جولیا بطرس) متولد ۱٩۶۸ بیروت است و نخستین آلبومش با نام «این است زندگی» در سال ۱٩۸٢ و در چهارده سالگی ژولیا منتشر می‎شود و آلبوم آخر «حکایت وطن» هنوز ده روز نشده که منتشر شده است. از آغاز تاکنون از ژولیا حدود ۱۶ آلبوم مستقل و دو آلبوم کنسرت منتشر شده است که فهرست کاملش را پیش رو دارید:

  1. هذه هی الحیاة _ C’est La Vie - ۱٩۸٢
  2. غابت شمس الحق _ Ghabet Shams El Haq - ۱٩۸۵
  3. وین مسافر _  Wain Msafer- ۱٩۸٧
  4. حفلة صور _ Haflet Sour - ۱٩۸٩
  5. حکایة عتب _ Hikayet Ataba - ۱٩٩۱
  6. یا قصص _ Kosass - ۱٩٩۴
  7. القرار _  Al Kharar - ۱٩٩۶
  8. شی غریب _ Shi Gharib - ۱٩٩۸
  9. بصراحة _  ٢٠٠۱ - Bisaraha
  10. لا بأحلامک _ ٢٠٠۴ - La B'ahlamak
  11. تعودنا علیک _ ٢٠٠۶ - Ta'awadna Aleik
  12. أحبائی _ ٢٠٠۶ - Ahiba'i
  13. کنسرت در کازینو لبنان _ ٢٠۱٠ - Live At Casino Du Liban
  14. على ما یبدو _ ٢٠۱۱  - Ala Ma Yabdou
  15. یوما ما _ ٢٠۱٢ - Yawman Ma
  16. میلادک دیسمبر _  ٢٠۱٢ -  Miladak
  17. کنسرت در پلاتیا _  ٢٠۱۳ - Juila In Platea
  18. حکایة وطن _  ٢٠۱۴  - Hkayet Watan
     

پ ن : لیست آلبوم‎های ویکیپدیای عربی و انگلیسی ژولیا پطرس هر دو ناقص‎اند. اگر کسی ویکیپدیاباز است خوب است از روی همینجا کاملشان کند.

پ ن: البته خانم پطرس تک آهنگ‎هایی هم دارد که در این آلبوم‎های خودش نیامده‎اند. مثل آهنگ «وطنی بعیدک» که در جوانی در آلبوم «قصه‎ها؛ ترانه‎هایی برای کودکان» («حکایا؛ اغانی للاطفال» 1987) ساخته‎ی «زیاد الرحبانی» خوانده است.

پ ن : «زیاد پطرس» برادرِ بزرگ‎تر ژولیاست که آهنگ‎سازی اکثریت قابل توجه کارهای مهم او را بر عهده دارد.

 

پنجم: «ژولیای لبنان»

ژولیا برای لبنان و مخصوصا مقاومت لبنان آهنگ‎های بسیاری خوانده که معروف  و محبوب‎ترینشان آهنگ احبائی است (شاید به خاطر ارتباط مستقیمش با سید حسن نصرالله. هرچند تمامیِ آهنگ‎های «مقاومت»محورِ ژولیا دقیقا با اندیشه‎ی حزب‎الله هم‎آهنگ است).

مهم این است که بیشتر این آهنگ‎ها واقعا زیبا هستند و آهنگسازی‎شان ارزش هنری و والایی دارند. از جمله‎ی این آهنگ‎ها می‎توان به آهنگ‎های قدیمی «یا شعبی» و «غابت شمس الحق» در آلبوم «غابت شمس الحق»، آهنگِ «لبنان»، «انتصر لبنان» و «صرخه مقاوم» از آلبوم «احبائی»، آهنگ «ربما» از آلبوم «یاقصص» (شعر بسیار دقیق و زیبایی دارد) و دو آهنگِ «مقاوم» و «اطلق نیرانک» (هر دو حماسی و با ریتم شاد) از آلبوم «یوما ما» اشاره کرد.

در این میان به نظرم آهنگِ «مقاوم» آهنگ بسیار زیبایی‎ست که نسبت به زیباییش کم‎تر مورد توجه مخاطب ایرانی قرارگرفته. شعرش هم خوب است. یک جاهایی خیلی قلندر و یاغی‎گر می‎شود:

انی اهل العزم، ان تدعى العزائم!
هذا سیفی بالوغى بالموت قائم!
 

جولیا پطرس حزب الله
این سلاح مقاومت است در دستان ژولیا. در جریان سفرش به جنوب لبنان همسر  یکی از شهیدانِ حزب‎الله (کفاح شرارة) همراه با کودکان خردسالش می‎آید و سلاح شوهر جوانش را به ژولیا هدیه می‎دهد. (عکس‎های دیگر: اینجا و اینجا و اینجا و اینجا)
 

پطرس در کنسرتِ پلاتیایش که (کنسرت بسیار موفقی بود و) همین دو سال پیش اجرا شد بسیاری از این آهنگ‎ها را بازخوانی کرد. البته دیگر  آهنگ‎های اجتماعی (مثل «بتنفس حریه») یا عاشقانه‎ی معروفش (مثل «لاباحلامک»، «قالوا مشینا»، «یوما ما» و ...) را هم اجرا کرد ولی به نظرم غلبه با آهنگ‎های مقاومت بود. یکی از زیبایی‎های این کنسرت وقتی است که در آخرین بخش کنسرت کار به آهنگ احبائی می‎رسد. کاری به شور و شوق و تشویق‎ها و اشک‎ها ندارم، مهم این است که «احبائی» را که پطرس می‎خواند، مردم خودشان زودتر «استمعت الی رسالتکم | و فیه العز و الایمان» را می‎خوانند. اینجا یک کم دلم سوخت. گفتم نگاه کن مسیحی‎ها چگونه با نوای اسلام گرم گرفته‎اند، بعد در ایران، مرکز اسلام، پایتخت شیعه، ملت پای منبر شجریان و مقلدانش چه نوایی را گرم می‎گیرند.

دانلودِ آهنگِ مقاوم ژولیا پطرس _ اجرای آلبوم (MP3)

دانلودِ آهنگِ مقاوم ژولیا پطرس _ اجرای کنسرت (MP3)

دانلود آهنگ اطلق نیرانک ژولیا پطرس (MP3)

دانلود آهنگ ربما ژولیا پطرس (MP3)

تماشای فیلم کامل کنسرت ژولیا درپلاتیا (توصیه نمی‎کنم!) کاش می‎شد ارجینالش را بخرم.

تماشای فیلم اجرای دو آهنگ مقاوم و احبائی در کنسرت پلاتیا (توصیه می‎کنم)

 

 

 

ششم: «ژولیای فلسطین»

در این سرفصل _اگر وب‎چرخم را مطالعه کرده باشید_ خیلی حرف تازه‎ای برای گفتن ندارم. فقط دو نکته است. یکی پیام ویدئویی ژولیا که در ابتدا منتشر شد و متضمن نکات دقیقی بود. همانطور که می‎دانید بسیاری از کشورهای خائن عرب‎زبان و بسیاری از حکامِ فاسد سرزمین مسلمانان، به ظاهر از غزه حمایت می‎کنند ولی به همان ظاهر هم کاری به مردم سوریه و عراق ندارند و چه بسا حامیِ مهاجمان تکفیری و ترهیبی‎شان‎اند. در این شرایط جولیا آن ویدئو را منتشر می‎کند و می‎گوید امروز دشمن در دو لباس به سرزمین‎هایمان آمده، یکی در لباس اسرائیل به غزه حمله کرده و دیگری در لباسِ تکفیری‎ها به سوریه و عراق. این واقعا نکته مهمی است. اسم آن ویدئو هم «تضامنا مع غزه، سوریا و العراق» است. اینجاست که پطرس بار دیگر ثابت می‎کند ورای عُلقه‎های سرزمینی و دینی، بینشی موحدانه و چشمی حقیقت‎بین و اخلاق‎مدارانه دارد.

جولیا پطرس غزه

نکته‎ی دوم همین آهنگ «الحق سلاحی» است. آخرین آهنگِ ژولیا و این بار برای مقاومت مردم فلسطین. یک موسیقی بسیار حماسی با شعری زیبا و کلیدواژه‎ی مقاومت و اینکه ما امروز به رغم جراحت‎هایمان قوی هستیم و می‎جنگیم.

الحق سلاحی و أقاوم | أنا فوق جراحی سأقاوم | أنا لن‎أستسلم لن‎أرضخ | و علیکِ بلادی لاأساوم | بیتی هنا | أرضی هنا | بحر السهل النهر لنا | و کیف بوجه النار أسالم؟ | سأقاوم 

عدوّک یا وطنی اندحر | علیک الکونُ ما قدِر | قاوَمَ شَعبی جُنونَ الرّیح | تَحدّى الخوف و الخطر | یَرحلون و نَبقى | و الأرض لنا ستبقى | ها نحن الیوم أقوى | أقوى فی کلّ‎الملاحم | بیتی هنا | أرضی هنا | بحر السهل النهر لنا | و کیف بوجه النار أسالم؟ | سأقاوم

حقیقت سلاح من است و (بدان) مقاومت می‎کنم، هرچند زخمی‎ام، همچنان مقاومت می‎کنم ...

در ویدئو کلیپش وقتی می‎گوید «ها نحن الیوم اقوی» در تصویر موشک‎های مقاومت را نشان می‎دهد! (زنده باد ایران!)

دانلود آهنگ الحق سلاحی ژولیا پطرس (MP3)

تماشای ویدئو کلیپِ الحق سلاحی ژولیا پطرس

تماشای ویدئوی سخنان ژولیا پطرس در هم‎صدایی با مردم فلسطین، سوریه و عراق

 

هفتم: «وَ مِن کلام‎ها»
یا «سخنانِ ژولیا»

پطرس چند مصاحبه‎ی معروف دارد که یکی از آن‎ها مصاحبه با الجزیره پس از جنگ۳۳ روزه است که الحمدلله به فارسی ترجمه شده. من چند فراز مهمش را باز می‎نویسم:

یکم

الجزیره :تعداد بسیاری از هنرمندان عرب به سمت سفیران افتخاری سازمان ملل متحد برگزیده شدند و به امور پناهندگان و مسائل کودکان می‎پردازند. آیا تاکنون چنین پیشنهادی به شما شده است؟

ژولیا پطرس: خیر!

الجزیره: چرا؟

ژولیا پطرس: شاید تا کنون اهداف خیرخواهانه نداشته‎ام! شاید تاریخچه فعالیت‎های هنری من برای آنان دلچسب نبوده است! شاید اهدافم از نظر آنان بد بوده است!

 

دوم

الجزیره: داستان ترانه‎ای که با الهام از سخنان و پیام آقای سیدحسن نصرالله دبیر کل حزب‌الله به رزمندگان مقاومت اسلامی سروده‎‏اید، چیست؟

ژولیا پطرس: من هم مانند همه مردم که پیام‎ها و سخنان سید حسن نصرالله را پیگیری می‎کردم، این پیام را شنیدم. پیامی که ایشان برای مجاهدان قهرمان در جنوب فرستادند، مرا تحت تأثیر قرار داد و به اعماق وجودم راه یافت و احساساتم را دگرگون کرد. شاید این پیام، تنها مرا به گریه وانداشت، بلکه میلیون‎ها انسان را منقلب کرد. این پیام، اوج عظمت نصرالله و افزون بر آن، تواضع و فروتنی واقعی او را نشان داد. این پیام که آقای نصرالله با لحن خاصی بیان کردند، تکان‌دهنده بود. ایشان هنگامی که به رزمندگان مقاومت گفتند که دست و پای شما را می‎بوسم و آنان را رهبر و سرور امت معرفی کردند، از نظر عاطفی و انسانی مردم را تکان و همگان را به عزت و سربلندی و سرافرازی نوید دادند. این پیام بسیار تأثیرگذار بود و من آن را ضبط و بی‎درنگ از نوار پیاده کردم. به ذهنم رسید که از حزب‌الله اجازه بگیرم و از پیام سرودی بسازم، لذا از تعابیر و اصطلاحاتی که ایشان در پیام خود به کار بردند استفاده کردیم و از آن شعری ساختیم.

 جولیا پطرس
ژولیا پطرس + سیدحسن نصرالله + همسر و فرزندانِ شهید کفاح شراره

سوم

الجزیره: با توجه به اینکه شما با جرئت و صراحت سخن می‎گوئید، ارزیابی‎تان از جایگاه هنر، موسیقی و ترانه‎سرائی درجهان عرب چیست؟

ژولیا پطرس: در حال حاضر می‎توان هنر ترانه‎سرائی را به چهار بخش تقسیم کرد: ۱. خیلی نامطلوب ٢. اندکی نامطلوب ۳. کمی خوب ۴. نه چندان خوب به قول معروف "شهر فرنگ است و از همه رنگ است". شکی نیست که پدیده‎ی بی‎بندوباری در میان هنرمندان عرب بیداد می‎کند.

الجزیره: در سال‎های اخیر، آیا هنر در جهان عرب شکوفا شده یا رو به انحطاط نهاده است؟

ژولیا پطرس: به بی‎بندوباری و برهنگی که هنر گفته نمی شود. هنر در جهان عرب در حال انحطاط است و ما به طور کلی هنر متعهد نداریم. اگر ده کار هنری را دسته‌بندی کنیم، هفت اثر زیر حد مطلوب هستند.

الجزیره: علت این انحطاط چیست؟

ژولیا پطرس: یکی از دلایل این انحطاط به نقش هنرمندان ارتباط دارد. هنرمندان، رسانه‎ها و شرکت‎های تولید کننده، همه مقصرند. این را نمی‏‎توان هنر نامید، بلکه به ویژه در میان زنان هنرمند، ابتذال به تمام معنای کلمه رواج دارد. اکنون زن به صورت کالا درآمده است، رسانه‎ها و شرکت‎های تولید کننده، هنر مبتذل را به بازار تزریق می‎کنند و هنر متعهد و مطلوب بسیار اندک است. در مجموع، هنر درحال انحطاط است. تلویزیون‎های ماهواره‎ای نقش زیادی در ارائه هنرمبتذل و منحط دارند. اقشار وسیعی از بینندگان هم این‎گونه هنر را می‎پذیرند.

 

تیتر جالب یک مصاحبه‎ دیگر که به فارسی ترجمه نشده و تاریخش به همان سال ٢٠٠۶ و پیروزی لبنان باز می‎گردد این بود «اشرقت شمس الحق» (خورشیدِ حقیقت درخشید). چه اینکه نام اولین آهنگی که ژولیا در جوانی برای اندوه کشورش خوانده بود : «غابت شمس الحق» (خورشید حقیقت ناپدید شد) بود.

 

هشتم: «حرمتِ صدای زن»

همه باید به حرف مرجع تقلیدشان گوش کنند. ولی بعضی می‎خواهند ما هم به حرف مرجع تقلید ایشان گوش کنیم! من واقعا خنده‎ام می‎گیرد یک بنده خدایی مثل تقی دژاکام با آن‎همه سن و سابقه‎اش در اسلام و ارتجاع باید توسط تعدادی نوبسیجیِ جوجه‎مرتجع مواخذه شود (رفتم عکسشان را در گوگل پلاس دیدم، بیشترشان تازه ابرو درآورده بودند) . البته یک‎کم حق‎شان است این رفقا چون بعد اینهمه سال تازه الآن دارند می‎گویند فتوای اسلام با فتوای جماعت و مشهورات متفاوت است (تازه تصمیم گرفته‎اند از جامه‎ی زهد بیرون بیایند و با اهل خرابات بنشینند)؛ چه اینکه نظر مرجعشان برای امروز و دیروز نبود. اما اصل موضوع این است: ما که _در فقه_ مجتهد نیستیم که بنشینیم تو کوچه خیابان و شبکه با هم ادله‎ی فقهی حرمت و حلیتِ موسیقی را دعوا کنیم. ما عموما مقلدیم، مقلد که بحث نمی‎کند، عمل می‎کند. خنده‎دار این است که تازه اگر بفهمند مرجع تو کیست دعوت به احتیاط می‎کنند! خب ما اگر بخواهیم احتیاط کنیم که باید از خیلی چیزها احتیاط کنیم. شما هم همینطور! اینهمه برای دختر نامحرم تو فیس‎بوک و وایبر وقت می‎گذاری که حرمت موسیقی را به او بفهمانی موافقِ طریقتِ احتیاط است؟! حاجسن که از پشت کوه نیامده.

حرف من این است: اسلامی که می‎گوید موسیقی بیگانه با اسلام و اجتماع حلال است، آهنگ این‎خواننده‎های ملوس و ابروبرداشته‎ی موسیقی پاپ که مثل یک زن عشوه‎گر می‎خوانند حلال است، شجریانی که به مرجع ‎تقلیدِ شیعه فحش می‎دهد حلال است، شاهین نجفی قبل از اینکه رسما به امام معصوم دشنام بدهد حلال است، محسن نامجو قبل از اینکه رسما قرآن را مسخره کند حلال است؛ اما ژولیا پطرس بلکل حرام است؛ را نمی‎شناسم. من این اسلام را نمی‎شناسم. اگر می‎شناختم که می‎رفتم یکی از مراجع تقلیدِ مبلغش را هم برمی‎گزیدم. همین مراجعی که تا داعش نیاید سر هزار نفر شیعه را جلوی چشمشان نیندازد حاضر نیستند موضوع وحدت با اهل‎سنت را به رسمیت بشناسند. این‎هایی که با یک تاخیر سی‎ساله موضع خامنه‎ای و خمینی را تکرار می‎کنند.

{بعدا در همین زمینه بیشتر نوشتم: حُرمت یا حلّیتِ استماع آواز بانوان }

 

 نهم: «ژولیای عرب»

مثلا آقای عبدالطیف کشیش هم عرب است. یک مردِ عرب که برای مشکلات و مظلومیتِ زنِ همجنس‎بازِ فرانسوی فیلم می‎سازد و از کَن هم بهترین جایزه را می‎گیرد. دمش گرم. دمش گرم که اینقدر با وجدان و غیور است. اینقدر مرد است و عرب است که نمی‎تواند مشکل دختر هم‎جنس‎باز اروپایی را ببیند و خاموش بماند. هرچند بنده از آغاز جنگ اخیر هرچه اسمش را با «Gaza» و «Palestine» و «Israel» جست‎وجو کردم چیزی نیافتم.

 

دهم: «ژولیای شیعه»

ذیلِ یکی از ویدئوهای ژولیا پطرس این کامنت (تا الآن که در صدر) نوشته شده است:

«أنا جزائری سنی استمع لمسیحیة تغنی لشیعی. إحساس لا أستطیع وصفه الله آکبر ما آروعک»

 

 


پ ن : با درودی به روانِ پاکِ جیمی‎نوترون و ضبط ماشین پدرش.

و درودی به روانِ پاکِ وبلاگِ «آب‎گینه» که «الحق سلاحی» را برایم فرستادند.

پ ن : برخی از مطالب درباره ژولیا پطرس (جولیا پطرس) را از این جهت نقل نکردم که تکرار مکررات نباشد و به خاطر جامعیت، تمایزِ یادداشتم از بین نرود. از جمله وبلاگ‎هایی که پیش از به رنگ آسمان دراین‎موضوع یادداشتی موثر نوشته‎اند یکی «آب و آتش» (تقی دژاکام) است و دو دیگر که منبع آب و آتش بوده‎اند «پلخمون» (سیدمحمدجوادبابامیری) و «نمایندگی مجاز» (محمدرضا زائری) اند که از این میان فضلِ تقدم با «نمایندگی مجاز» است و فضل تقدمِ ترجمه با «پلخمون». انصافا هم ترجمه پلخمون زیباست.

پ ن : چند روزپیش آقای مهدی‎نژاد را دیدم، گفتم «حاجی ژولیا رو چی می‎گی؟ اصلا اسمشو شنیدی؟» الآن دیدم پلخمون نه سال پیش نوشته: «با تشکر از امید مهدی‎نژاد که مرا با این پدیده‎ی هنری آشنا کرد».

 

نویسنده: حسن صنوبری

  • من ...

۹۳/۰۵/۱۱

 

یا: «معشوقه اسرائیلی اسماعیل هنیه کیست؟»

وقتی عبارت «اسماعیل هنیه» را با یک فاصله {اسپیس} جست‎جو می‎کنیم، در صدرِ پیشنهادها و نتایج عبارت «اسماعیل هنیه معشوقه اسرائیلی» تکرار می‎شود. هنیه به عنوان یک فلسطینی و به عنوانِ یکی از چهره‎های اصلی گروه حماس که همیشه مورد حمایت ایران بوده است در سال‎های اخیر و طی حوادث سوریه رفتارهای اشتباه، احمقانه و ناجوانمردانه‎ای را نسبت به ایران، سوریه، حزب‎الله و حتی خود مردم مظلوم فلسطین مرتکب شده است. شاید حتی وزنه‎ی اشتباهات هنیه نسبت به خالد مشعل هم بیشتر سنگینی کند. بالأخره بر خلافِ «رمضان عبدالله» که هنوز به مشی «فتحی شقاقی» وفادار است و از هرگونه سیاست‎بازی و سیاسی‎کاری دور است؛ مشعل و هنیه، ظرفیت، توان و تقوای پیشینیانِ خود یعنی «شیخ احمد یاسین» و «عبدالعزیز رنتیسی» را ندارند و چه بسا اگر رنتیسی زنده بود اوضاع بگونه‎ای دیگر پیش می‎رفت. (باری ما مجبوریم به همین‎ها امیدوار باشیم و نباید خوبی‎هایشان را فراموش کنیم.)

آنچه گفته شد، یعنی اشتباهات هنیه، باز دلیل کافی برای تصور وجودِ یک معشوقه‎ی اسرائیلی برای او نیست. یعنی من باورم نمی‎شد چنین چیزی صحت داشته باشد، هرچند سال گذشته در خبرگزاری‎های درجه سه‎ی ایرانی و مخصوصا شبکه‎های اجتماعی این خبر به حد تواتر به نقل از منابعِ خارجی تکرار شده باشد. ابتدا کمی صفحات عربی و انگلیسی را ورق زدم اما چیز خاصی عایدم نشد؛ آن‎هم آنچنانکه صفحات ایرانی مدعی بودند. سپس تصمیم گرفتم خود عکس را ببینم؛ یعنی عکسِ موسوم به « عکس لو رفته اسماعیل هنیه با معشوقه اسرائیلی‎اش» که در توضیحش نوشته بودند:

«خبرها حاکی از آن است که هنیه رییس جنبش حماس با دوست دختر اسراییلیش در حال شرب خمر بوده و حتی در حین تصویر برداری سعی کرد تا با گذاشتن دستش بر روی جام شراب، شرب خمر خود و معشوقه ی اسراییلیش را از چشم دوربین مخفی نگه دارد. این درحالیست که بسیاری از گروه های مقاومتی به این تصویر واکنش نشان دادند و خواستار محاکمه ی هنیه شده اند

گفتنی است چندی پیش مفتی عربستان گفته بود که ما توانستیم به گروه حماس نزدیک شویم و افکار خودمان را در این گروه پیاده کنیم.

این درحالیست که حماس هم اکنون نقش برجسته ای با تروریست ها در سوریه دارد.»

اسماعیل هنیه و لارن بوث

وقتی متنِ خبر را خواندم هم حس کردم «بوی اسرائیل می‎آید». باری وقتی عکس اصلی و چهره‎ی این خانمِ موسوم به «معشوقه» را نگاه کردم دیدم خیلی برایم آشناست! او یک معشوقه‎ی اسرائیلی نبود! او لارن بوث  ژورنالیست مشهورِ انگلیسی بود. لارن بوث نه تنها اسرائیلی نیست بلکه معشوقه‎ی اسماعیل هنیه هم نیست؛ بوث خودش هم شوهر دارد! نکته‎ی مهم‎تر این است که او یک شخصیت جهانی و جنجالی در دنیای خبرنگاری، روزنامه‎نگاری و حمایت از مردم فلسطین است. همچنین او خواهر زن «تونی بلر» نخست‎وزیرِ سابق انگلیس است؛ یعنی امکان ندارد در عالمِ عربی و غربی لارن بوث چهره‎ی گمنامی باشد و برای مخاطبانش _مخصوصا مخاطبانِ فلسطینی_ با یک زنِ اسرائیلی اشتباه گرفته شود. اینجا معنای «بوی اسرائیل می‎آید» واضح می‎شود، چه اینکه حالا می‎فهمیم آن خبر تنها برای مخاطبانِ فارسی‎زبانِ ایرانی تنظیم شده است. مخاطبانی که عموما با چهره‎ی لارن بوث نا آشنا هستند؛ نمی‎دانند که او به عنوان یک ژورنالیستِ حامیِ مقاومت، طبیعی است که با هنیه دیدار داشته باشد؛ از طرفی به خاطر نمک‎نشناسی‎های امثالِ هنیه در قضیه‎ی سوریه از او بسیار عصبانی‎اند و آماده‎اند هرچیز بد دیگری را درباره‎اش بشنوند. چه اینکه دلیلِ اصلی سوق دادنِ حماس به مخالفت با سوریه هم قطع حمایتِ سوریه و ایران از خود حماس در چنین روزی است. روزی که اسرائیل دوباره به فلسطین حمله می‎کند آن هم با حمایت کامل آن دسته از کشورهای عربی‎ای که حماس را به مخالفت با سوریه تحریک می‎کردند. این است که چنین دروغ خبیثانه‎ای را هم خود اسرائیلی‎های فارسی‎زبان برای بدنام کردنِ هنیه و شاید انتقام از بوث جعل کردند. به نظر من سایت‎های گسترش دهنده‎ی خبر هم بسیار مشکوک‎اند.

باری، مسئله‎ی سوریه باعث به وجود آمدن فتنه‎های زیادی برای مسلمانان _و به طورِ خاص فلسطینیان_ شد. شاید اگر رهبرانِ حماس سخنرانی‎های سال ۸۸ آیت‎الله خامنه‎ای در تببین فتنه را با دقت گوش داده بودند کمتر از آمریکا بازی می‎خوردند. علی‎ای‎حال این خبرِ مجعولِ «معشوقه‎ی اسرائیلی اسماعیل هنیه» هم مشخصا یک فتنه‎ی اسرائیلی بود برای بدبین کردن و نفرت‎پراکنی میان مردم ایران علیه گروه‎های مقاومت فلسطینی. فتنه‎ای که مشابهش هم اخیرا بسیار اتفاق افتاد (از جمله اینجا). اینجا آدم حرصش می‎گیرد از آن دستِ پنهان و خبیثِ اسرائیلی که گاهی خیلی بیشتر از ما نگرانِ حساسیت‎های شیعی ما می‎شود و گاهی هم نگران حساسیت‎های دینی و انقلابی ما! و همچنین از جهالت و غفلتی که باعث می‎شود یک خبر دروغ و بی‎منبع ولی جذاب، به تواتر در شبکه‎های اجتماعی بازنشر شود. البته از حق نگذریم، در میان جست‎وجوهای اینترنتی بالاخره صفحه‎ای را یافتم که این دروغ را تذکر داده باشد.

حال که بحث به اینجا رسید _برای معرفیِ یک سایت خوب هم که شده_ بگذارید یادی کنیم از یکی چهره‎های برجسته‎ی مسلمان؛ یعنی سرکار خانم لارن بوث!

لارن بوث در فلسطین

همانطور که در سطرهای بالا اشاره کردم، لارن بوث (لارن بوت _ Lauren Booth) از مشهورترین مجریان و خبرنگاران انگلیسی است که فعالیتِ اصلی‎اش در زمینه‎ی حقوقِ بشر است. بهتر است بگوییم او از شناخته‎شده‎ترین و مشهورترین فعالان حقوق بشر در انگلیس است که البته نسبتش با تونی بلر و عدم تناسب افکار سیاسی‎اش با او و حکومتِ انگلیس در این شهرت بی‎تأثیر نبوده است. بوث ابتدا کار و علاقه‎ی خود را به طور جدی با بازیگری آغاز کرد. بازیگری در تئاترهای لندن. اما به مرور زمان به نوشتن علاقه‎مند شد و قلم خوبی هم پیدا کرد. اولین موضوعاتی که لارن بوث درباره‎شان می‎نوشت مسائل شهری بود اما کم‎کم به مسائل حقوق بشر هم علاقه‎مند شد. در جریان انتخاباتِ ریاست جمهوری سال ٢٠٠۵ در فلسطین، لارن بوث دیگر به طور مستقیم به دنیای مردم مظلوم فلسطین وارد شد.

از آن زمان لارن بوث بر بی‎عدالتی‎هایی که علیه مسلمانان _به طور ویژه فلسطینی‎ها_ اعمال می‎شود متمرکز شد و تبدیل شد به یکی از مدافعانِ سرسخت مردم فلسطین و همچنین گروه‎های مقاومت فلسطینی. چندسال پیش وقتی حماس و فتح جلوی چشم اسرائیلی‎ها به جان هم افتاده بودند لارن بوث هم از کسانی بود که به جای طرفداری از یک گروه، در نوشته‎ها و صحبت‎هایش هر دو گروه را سرزنش می‎کرد و تاکید می‎کرد آن‎ها برای مقابله با دشمنِ اصلی یعنی اسرائیل باید اختلاف‎ها را کنار بگذارند و با هم متحد شوند؛ اتفاقی که تا حدی پیش از آغاز این جنگ برای فتح و حماس افتاد و اگر نیفتاده بود معلوم نبود حالا چه اتفاقی می‎افتاد! . البته فعالیت بوث فقط محدود به فلسطین نشد و برای مثال او به سراغ هواپیماهای بدون سرنشینِ آمریکایی که کودکان پاکستانی را می‎کشتند هم رفت. از جمله رسانه‎هایی که لارن بوث در سال‎های اخیر به طور جدی با آن مرتبط شد همین شبکه پرس‎تی‎وی است. پرس‎تی‎وی انصافا در جذب نخبگان این‎چنینی (از جمله ایوان ریدلی Yvonne Ridley) خوب عمل کرده است.

اتفاق جالب این است که لارن بوث چهار سال پیش یعنی در سال ٢٠۱٠  در جریان سفرش به ایران، آن هم به خاطر آرامش و اتفاقاتی که در حرم حضرت معصومه(سلام‎الله علیها) {به قول خود لارن بوث: «بی‎بی فاطمه»} برایش پیش می‎آید مسلمان می‎شود.

لارن بوث

البته تصمیم تسلیم شدن در برابر هدایت خداوند را در ایران می‎گیرد و بعد در لندن تصمیمش عملی می‎شود و مسلمان می‎شود. پس از مسلمان شدنِ بوث، شبکه‎ی خبیثِ العربیه (شبکه سعودی‎ها=اسرائیلی‎های عرب‎زبان) در خبری با هدفِ تحت تاثیر قرار دادنِ هواداران اهل سنت لارن بوث در فلسطین و دیگر کشورها اعلام می‎کند لارن بوث شیعه شده! بوث در واکنش به این خبر می‎گوید «من نه شیعه شده‎ام نه سنی؛ من مسلمان شده‎ام!». (تکنیکِ «جمال‎الدین اسدآبادی» ).

لارن بوث پیش از اینکه رسما در لندن شهادتین بگوید و از وقتی که آن آرامش را در حرم می‎یابد دیگر حجاب را کنار نمی‎گذارد. یعنی او با حجاب از ایران به انگلیس باز می‎گردد (الآن هم تصویر اصلی سایتش محجبه است). همچنین او پس از مسلمان شدن سیگار و شراب را هم کنار می‎گذارد. مسلمان شدنِ بوث همانا و افزایش شهرت و سفرها و فعالیت‎هایش مخصوصا در زمینه‎های اسلامی همان.

 

لارن بوث Lauren Booth

سایت لارن بوث مطالب خواندنی زیاد دارد. روز قدس امسال نامه‎ی معروف چند سال پیشش از روز قدس ایران به تونی بلر را در وب‎چرخم گذاشتم. نامه‎ای که آن روزها خیلی سر و صدا کرد:

متن اصلی نامه لارن بوث به تونی بلر

ترجمه فارسی نامه لارن بوث به توی بلر

 

بوث در این نامه از روزه‎داری مردم ایران سخن می‎گوید. جالب این است که اولین بار هم که نظر بوث به اسلام جلب می‎شود در جریان روزه‎داری یک زن فلسطینی است (هنگامی که اسرائیلی‎ها و مصری‎ها نمی‎گذاشتند او از غزه خارج شود و یک ماهی را آنجا در کنار مردم مسلمان، فقیر و رنج‎کشیده‎ی غزه زندگی می‎کند. یک ماهی که تاثیر شگرفی بر زندگی او می‎گذارد.). ماجرای این زن فلسطینی، ماجرای حرم حضرت معصومه و کلا ماجرای خواندنی و بسیار زیبای اسلام آوردنِ لارن بوث و واکنش خانواده‎اش را هم می‎توانید در سایتش بخوانید:

ماجرای مسلمان شدن لارن بوث و واکنش خانواده‎اش

 

لارن بوث Lauren Booth

باید یک بار بنشینم نشانی سایت اینجور آدم‎های باحال را بنویسم. علی‎ای‎حال در پایان این یادداشت بازدید از سایت ایوان ریدلی را هم توصیه ‎می‎کنم. مطالب، گرافیک و در مجموع کل سایت ایوان ریدلی حتی از سایت لارن بوث هم تماشایی‎تر است.

 

 

نویسنده: حسن صنوبری

  • من ...