به رنگ آسمان

نسخۀ پشتیبان

به رنگ آسمان

نسخۀ پشتیبان

دوشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۲۰ ق.ظ

تفسیر سال گوسفند


۹۴/۰۱/۲۲


پینوشتی برای شعر ما سال گوسفندیم

در توضیحِ غزلِ مطلبِ قبل: همان‎طور که در کامنت‎ها هم گفتم بار دیگر تأکید می‎کنم، آنچه مدّنظر سراینده بود نه این بیانیۀ لوزان، که کلیّت داستان مذاکره و روحیّات کلّیِ جاری بر دستگاه دیپلماسی کشور است. من هنوز آن گفت‎وگوی کوتاه و صمیمانۀ روحانی و اوباما را درک نکرده‎ام، همینطور شیردال تقلّبی و جشن‎گرفتن برای پس‎گرفتنش را، همینطور دیدار روحانی با دیوید کامرون ابله را، همینطور شادمانی روزنامه‎های هوادار دولت از آن دیدار را، همینطور اظهارات کامرون فردای آن دیدار کذایی در سازمان ملل در تحقیر و توبیخ ایرانیان را، همینطور گشت‎وگذار و بگوبخندهای فراتر از گفت‎و‎گوی ظریف و کری را، همینطور واکنش جدی نشان‎ندادن به اظهارات اخیر اردوغان را، همینطور واکنش جدی نشان‎ندادن به تجاوز سعودی‎ها به نوجوانانمان را...

تا وقتی احمدی‎نژاد بود، این‎ها (از جناب موسوی گرفته تا خوب‎هایشان) می‎گفتند ایران با یک‎سری اعمال غلط الکی با همۀ دنیا درافتاده‎است و اگر احمدی‎نژاد کنار رود و کار به ایشان واگذار شود همه‎چیز خیلی سریع حل می‎شود و همۀ دنیا با ما خوب می‎شوند. کاری با تلقی منفعلانۀ ایشان از مفهومِ «دنیا» ندارم، اما همین اتفاق هم نیفتاد. یادتان است چقدر از قدرت و نفوذ آقای هاشمی در میان سعودی و کشورهای خلیج دم می‎زدند؟ یادتان هست می‎گفتند احمدی‎نژاد نمی‎گذارد آقای هاشمی برود و این‎ها را رام کند؟ حالا چه شد؟! حالا که احمدی‎نژاد کلّه‎پا شد چه گلی به سرمان زدند؟! آن دوران دیگه رسما نمی‎گفتند «برویم یمن با ایران بجنگیم» دیگه علناً به بچه‎هایمان تجاوز نمی‎کردند.

با این‎حال حرف اصلیم در این پینوشت و فکر این روزهایم این است:

مهمترین ضربه‎ای که آمریکایی‎ها با این توافق به ما زدند و بزرگ‎ترین امتیازی که ما به آمریکا دادیم و با هیچ‎کدام از امتیازهای وعده‎داده شده (که تازه قرار است بگیریم) برابری نمی‎کند این است که ما با آمریکایی‎ها سر یک میز نشستیم. ما که هستیم؟ ما که بودیم؟ لیبی؟ عراق؟ افغانستان؟ ترکیه؟ دولت خودگران؟ روسیه؟ نه ما ایران بودیم. ساکنان و صاحبان بزرگ‎ترین انقلاب ضد کفر، ضد ستم، ضد کاپیتالیزم و ضد امپریالیزم جهان. تنها حکومت اسلامی و حکومت شیعه در دنیا. تنها کشوری که تاکنون حاضر نشده بود برای خواسته‎های دنیایی‎اش عزتش را زیر پا بگذارد. کشوری که صادرکنندۀ اسلام‎خواهی و محبت اهل بیت (ع) به سراسر جهان بود. کشوری که الگو و دلگرمی تمام مبارزان جهان، مخصوصا مسلمانان بود. کشوری با مردمانی که قرآن را باور داشتند و «لن یجعل الله للکافرین على المؤمنین سبیلا» را. اما حالا حاضر شدیم برای دنیایمان بنشینیم سر سفرۀ کدخدا و پای مذاکره با آمریکا و دیگر سگانش. کاش طبق ادّعای انتخاباتی جناب روحانی فقط کدخدا بود مقابلمان. کاش فقط مذاکره می‎کردیم، ما نشستیم کنار قاتلان برادران و پدران و خواهران و مادرانمان و باهاشان لاس زدیم. فرهنگ جامعه و رسانه‎ها را به سمتی بردیم که انگار این بیش از یک تلاش دیپلماتیک و تاکتیتی برای مقابله با حریف است؛ انگار واقعاً  ما قصد آشتی داریم با آمریکا و انگلستان و سعودی. فردای بیانیۀ لوزان از سایت فیدیبو (مخصوص خرید الکترونیکی کتاب) ایمیلی برایم آمد که واقعاً تعجب کردم. من فکر می‎کردم این سایت یک سایت فرهنگی یا نهایتا تجاری است که عضوش شدم، نگو جنبه‎های سیاسی امنیتی هم دارد. تیتر ایمیل این بود: «دشمنی وجود ندارد». متن ایمیل هم معرفی کتاب «آقای سفیر» (گفتگو با ظریف) برای فروش بود. این است آن سود بزرگ. آمریکا برخلاف ما می‎داند چه سود خوبی کرده، لذا در جزئیات هرچه کوتاه بیاید تعجب نمی‎کنم و هرچه کوتاه بیاییم دو چندان متضرّر شده‎ایم. آمریکا به جهانیان اعلام کرد که ما بچۀ پر شر و شور کلاس جغرافیا را هم رام خودمان کردیم و بالأخره آوردیمش سر میز مذاکره. تازه آن‎هم با اشتیاق! با لبخند! هرروز هم دارند به هم تبریک می‎گویند و در خیابان جشن می‎گیرند، در حالیکه توافقی امضا نشده و ما هم بر خلاف تفاهمات قبلی هرروز داریم لیست تحریم‎ها را بزرگتر می‎کنیم. این‎ها اینقدر خرند مردم دنیا! به چه دلخوش کرده‎اید شماها؟ این‎ها اینقدر کوتاه آمدند، ای مبارزان و آزادی‎خواهان و عدالت‎خواهان و اسلام‎گرایانِ جهان! شما دنبال چه هستید؟!

امتیاز بزرگی که در این مذاکرات دادیم، امتیاز فناوری و علمی و هسته‎ای نبود، امتیاز فرهنگی، تبلیغاتی و اعتقادی بود که از همۀ آن امتیازهایی که دلواپسان دلواپسشان‎اند گران‎تر و مهم‎تر است.

البته می‎دانم کاری‎ست که شده. شاید الآن خود حضرات هم از بعضی مسائل پشیمان باشند. ان‎شاالله که نیّتشان خیر بوده باشد از این حماقت‎ها. وقتی نیّت خیر باشد آدم لااقل می‎تواند روی امدادهای غیبیِ خدا حساب باز کند.

 


پ ن: باری سخنان رهبری در باب مذاکرات بسیار جالب و آموزنده بود.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی