به رنگ آسمان

نسخۀ پشتیبان

به رنگ آسمان

نسخۀ پشتیبان

دوشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۳، ۰۷:۱۸ ق.ظ

عید چه کار کنیم؟ _ بخش نخست

۱ . تلویزیون؟

چهار انگاره‌ی غلط در باب تماشای تلویزیون در عید وجود دارد:

یکم ---> مطلقاً حرام است. (چون مطلقاً مزخرف است)
دوم ---> بر همه واجب است. (چون تنها گزینه‌ی روی میزِ تلویزیون است)
سوم ---> اگر چند قسمت از سریالی را ببینم دیگر «باید» تا آخرش را ببینم.
چهارم ---> اگر قسمتِ نخست سریالی را نبینم دیگر بالکل نمی‌بینمش. (این برعکس سومی است)


العیاذبالله! مخصوصاً از این سومی که نشانه‌ی ضعف اراده و باعث به هدر رفتن عمر گرامی است. این سومی را بسیاری از ما در حوزه رمان خوانی هم مرتکب می‌شویم. یکی از متخصصانِ زندگی معتقد بود این کار حماقت است.

راه درست پیشنهادی: آدم نهایتاً دو سه قسمت از یک سریال را می‌بیند، اگر دیدیم خوب است و می‌ارزد، یا علی! تا آخرش را می‌بینیم حتی اگر وقت نکنیم پیک نوروزی مان را انجام بدهیم. اگر دیدیم آبکی است، یا علی مدد! گورِ پدرش و گور پدرِ وابستگیِ دو سه روزه‌اش، نمی‌بینیم، برای عیدمان سراغ گزینه‌ی بهتری می‌رویم. اگر قسمت اول و دوم را فقط ندیدم خب از یکی می‌پرسم.

مثال: من پارسال با بدبینی قسمتِ نخستِ پایتخت۲ را دیدم و آماده بودم که ادامه ندهم، ولی آن قدر پسندیدم که تا آخرش را دیدم و الآن هم راضی‌ام و خدا را شکر می‌کنم. البته تا سه قسمت را خوب حواسم بود دل نبندم. (مطمئنم این پایتختِ جدید به خوبی پایتخت۲ نخواهد بود.)

اخطار یک--> بسیار اوقات گول ظواهر را می‌خوریم. هرچند سوابق بهترین ملاک‌ها هستند، ولی اگر به نکته‌ی «آزمودن و بررسی کردن» در «راه درست پیشنهادی» توجه نکنیم سوابق فریبمان می‌دهند. نباید بگوییم چون دفعه قبل کلاه قرمزی یا پایتخت خوب بوده‌اند الآن هم لزوماً خوب‌اند، یا خیال کنیم هومن برق‌نورد هر جا بازی می‌کند لزوماً آن هم سریال طنز موفقی است. باید آزمود.

اخطار دو--> تجربه پیران و پیشینیان ما در این امر می‌گوید امکان ندارد بیش از یکی دو سریال (یعنی نهایتاً دو شبکه) در یک دوره موفق از آب درآیند.

اخطار سه--> گیریم هر هشت کانال شما (بیننده‌ی گرامی که ماهواره نداری! :) امسال سریال خوب دارد، تجربه‌ی همان پیران و پیشینیان ثابت کرده دیدنِ بیش از دو سه تا سریال، هم لذت و کیف و خاطره‌انگیزیِ تماشای سریال‌های خوب را از بین می‌برد هم نوروز آدم را به کلی منفجر می‌کند و باعث می‌شود ما بیش از پیش در زندگی آکواریومی، گیاهی و یکنواخت خویش رشد کنیم.




۲ . میهمانی؟

سه انگاره‌ی غلط در باب رفتن به میهمانی وجود دارد:
یکم ---> مطلقاً مایه اعصاب خوردی و سر رفتنِ حوصله است.
دوم ---> باید برویم! نمی‌شود که نرویم! مگر می‌شود که نرویم؟ مردم چه می‌گویند؟
سوم---> فقط خانه‌ی آن‌ها که فکر می‌کنم خوش می‌گذرد.


ملاحظه یک-> انسان‌های اجتماعی و برون‌گرا با افراد منزوی و درون‌گرا کمی متفاوت‌اند.
ملاحظه دو-> صله‌رحم یک اصل توصیه‌شده‌ی دینی است و خدا این عمل را دوست دارد.

راه درست پیشنهادی: اگر ملاحظه‌ی دوم وجود نداشت، انگاره سوم خیلی هم غلط نبود. اما متخصصین مقوله‌ی زندگی بر این باورند که چه بسیار وقت‌ها که فکر می‌کنیم میهمانی خوش نمی‌گذرد، اما خوش می‌گذرد! و خیلی کم پیش می‌آید که فکر می‌کنیم خوش می‌گذرد اما خوش نمی‌گذرد. یعنی اصل بر رفتن است و گویی خدا در این رفتن‌ها برکتی قرار می‌دهد.

اخطار یک --> بدیهی است یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت در میهمانی‌ها و تبدیل به جهنم نکردنشان تسلط بر «زبان» است. نه زبانِ لاتین، همین زبان خودمان که گاه قصد دارد فضولی کند، گاه هوس می‌کند تیکه‌ای و طعنه‌ای بار دیگری کند، گاهی اراده به خودنمایی می‌کند، گاه تصمیم می‌گیرد فرصت حرف زدن به دیگران ندهد و خود تنها خاطره ساز و میدان‌دار نوروز ۹۳ در خانه‌ی فامیل باشد، گاه تمایل دارد کمی بلافد، گاه بدش نمی‌آید آتش‌بیار معرکه‌ای و آغازکننده‌ی دوران غیبتی باشد و گاه ... مخصوصاً آن‌ها که به دیگران زخم‌زبان می‌زنند و گمان می‌کنند خیلی هنر کرده‌اند، خیلی بچه‌اند.

اخطار دو --> تلویزیون. همین جعبه که خود می‌تواند گزینه‌ی مناسبی برای خانه‌ی خودمان باشد، در میهمانی‌ها عموماً مزاحم است. بعضی هستند که سریال شبکه سه را در خانه دایی می‌بینند، سریال شبکه دو را در خانه عمه و سریال شبکه یک را در خانه پدربزرگ؛ آن چنانکه چای و شیرینی را در خانه دایی، سیب و پرتقال را در خانه عمه و تخمه و فندق و نخودچی را در خانه‌ی پدربزرگ؛ و سرانجام اگر بنشینی کنارشان و ازشان خواهش کنی بگویند «در این خانه‌ها که میهمانشان بودی چه اتفاق دیگری افتاده؟ چه تغییراتی؟ چه چین و چروک‌هایی؟ چه موهای سپید تازه‌ای؟ چه شادی‌ها و غم‌هایی؟ چه مشکلاتی که تو هم می‌توانستی در حل بعضی‌شان کمک کنی؟ چه ایده‌های تازه‌ای که برای زندگی خودت آن‌ها را یاد گرفته‌ای و کنار گذاشته‌ای؟ چه قرارها و رابطه‌های جدیدی؟ و کلاً چه داده‌های اطلاعاتیِ نوینی؟» هیچ پاسخی ندارند. خیلی فکر کنند می‌گویند: آهان! گوشی جدیدم، یا امکانِ جدیدِ تبلت جدیدم را به همه‌شان نشان دادم! (بدیهی است پخش مکرر کلیپ‌های شوخی نرم‌افزار همراه، خوانش مداوم جوک‌های تلفن همراه و ... همه و همه مثل تلویزیون از جمله ابزار مزاحمی هستند که ما را از داشتن روابط انسانی محروم می‌کنند و کاری می‌کنند همه مهمانی‌ها و همه آدم‌ها تکرار و کپی یکدیگر باشند).

ادامه دارد...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی